نوینسده : زیبا ستاری عضو انجمن رمان های عاشقانه
ژانر: #عاشقانه#پلیسی
تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۶۳۹
سارای پلیسی که پرونده ای رو زیر دستش میگیره که باکمک به مضنون بی گناه این پرونده مسیر زندگیش تغییر میکنه و…..
ایول به خودم میدونستم اخرش موفق میشم قدم هام رو سریع تر کردم و داخل اتاق بازجویی شدم،
اتاقی بادیوارای تیره رنگ که جز صندلی ومیز چیز خاصی توش نبود باشیشه ای که ازاون طرف داخل دیده میشد،
به سربازی که داخل بود بادست اشاره زد بره بیرون،
آراد هم داخل شد وکنارم ایستاد تا باهم بازجویی رو انجام بدیم،
پسره باصدای درسرش روکه تودستاش گرفته بود به سمت بالاآورد ونگاه متعجبش رو بهمون دوخت.
باپوزخندگفتم:
_پندارفروزنده خب اقای فروزنده
گفتن حرف نمیزنین تاوکیلتون بیادبایدبگم این به نفعتون نیست
بهتره حرف بزنین به وکیلتم که خبردادی
من مثل بقیه نیستم تاحرف نزنی ازدست ما خلاص نمیشی!
پوزخندصداداری زدسرتاپام روبراندازکرد
وگفت:
_واقعاباورکنم شما پلیس تشریف دارید؟
بیشترشبیه دختربچه های هجده ساله اید
لطف کنیدبگیدمسئولای اصلی پرونده بیان اون موقع شایدحرف زدم
آراد اخم غلیظی کرد:
_اینجا جای بچه بازی وحرفای مفت نیست فقط به سوالات جواب میدی فهمیدی؟
فقط نگاهش کرد وچیزی نگفت
دستام رو مشت کردم وازحرص ناخونام رو توی دستم فشار دادم تاحالاکسی اینطورگستاخانه باهام حرف نزده بودچطورجرئت میکنه!
بامشتم محکم کوبیدم رومیزکه وضوح تعجب توچشماش دیدم بلندگفتم:
_احترام خودت رو نگه دار تویک مجرمی منم یه پلیس این منم که بایدگستاخ باشم نه تویه کاری نکن جرمت سنگین تربشه اگه حرف بزنی برای خودت بهتره
اخم غلیظی کرد وگفت:
_من مجرم نیستم کاری هم نکردم فهمیدید؟
کم کم داشت به حرف میومدسعی کردم خونسردباشم لبه ی چادرم رو محکم توی دستم فشردم واروم گفتم:
_همه ی مدارک برعلیه توهست تورو اسلحه به دست پیدات کردن آرش احمدی یاهمون مقتول جلوی توبودمدرک ازاین بیشتر؟
کلافه دستش رو توی موهاش کشید وگفت:
لینک دانلود موقتا برداشته شد
خیلی خوب بود
من نمیتونم دانلودش کنم حتی بااینک انلاین میشه خوند ولی از صفحه ۳۳ به بعد باز نمیشه که خوند.
از کانال تلگرامیمون دانلود کنید