شعر
✨ زنانی از جنس الماس
? ژانر عاشقانه
✍ بقلم الهام جانی بیات
زن ها میگویند “میروم”
تا تو غیرتى شَوى، تا فریاد بکشى، بچه شوى
تا بشنوند که “نمیگذارم برَوى!”
اما هرگاه دیگر با تو بحث نکرد،
هر گاه که سکوتش طولانى شد و قهوه اش سرد
فریادَش خفه شد و قدم زدن هایش وقت و بى وقت
هرگاه سیگارش بیشتر شد و دیگر گریه نکرد
به دیوانه بودن هایت نخندید،
نگاهش دور شد و لحنِ غمگینش آرام
بدان خیلى وقت است که رفته…
بى هیچ حرفى، آرام آرام،
با قدم هایى محکم، سنگین و با وقار…
هیچ زنى در تاریخ، رفتنش را اعلام نکرده
همه ما اینگونه ایم!
میرویم، آرام، آرام، آرام…
اینجاى قصه ى من ،
از چشم اگر افتادى، فاتحه ى خودت را بخوان
به چِشمِ یک زَن دوباره آمدن
تقریباً غیرممکن ترین تلاشِ دنیاست
زن ها که جانِشان را رها نمیکنند عزیزِ من
تو ببین چه کردى که روى خود پا گذاشت و رفت
ببین چه کردى…
ببین چه کردى…
?❤️
?
الهام جانی بیات
خیلی قشنگه ایول موفق باشی دایناسورکم ??
خیلی زیبا بود…