? شعر
✨ مجموعه شعر های کوتاه
? ژانر اجتماعی
✍ بقلم مهدیه سعدی
??
?
مهدیه سعدی
مجموعه شعر های کوتاه ….
*********************
در نظرم خراب شد دولت و نام و یاد تو
من ز خرابه بگذرم
عشق تو نیز گذر شد
******************
طوفانی است دریای من
ساحل به خواب رفته است
هشیار کن ساحل را
امواج به ساحل میروند
*******************
غم دیده در جهانم
گاهی به من نظر کن
گاهی با روی خوش
از سوی من گذر کن
دیدی که غم دیده
حال خوشی ندارد
با هر حال که هستی
با دیدنم خطر کن
*******************
جاده ای بی انتها
در پس تقدیر شوم
من نگاه منتظر دوختم ب این بی راهه ها
سخت است باور کنم
باختن تا انتها
بردش این انتها
******************
تلخی بازی زبانم را گرفت
و چه شیرین از این رابطه زهر نوشیدم
چه سفید جامه به من می اید
جامهء رنک سیاهم مبارک بادت
*******************
زندگی را در وجودم هیچ ندارم باوری
هرچه در رویا ببینم
آن خودش زندگیست
*********************
یک شبی تاریک و سرد
پشت پردهء خیال
با نگاه خسته و
چشم انتظار
من و لحظه ای سکوت
کافیست
ما شویم
من و تنهایی من ….
******************
??
?
مهدیه سعدی
جهل فرهادان ……
فرهادان به گوش
شیرین غمگین است
بیستونها بکنید
بار غم سنگین است
ما همه فرهاد و
مهدی صاحب زمان شیرین است
جهل فرهادان زیاد
چشم. او اشکین است…..
**********************
سرد است هوای این محبت
تنگ است دل خراب این مرد
شب پرسه میان کوچه بازار
زخم است که میزنند به این درد
سیگار شده رفیق راهش
همسفره ای همچو غم کنارش
دست در دست رفیق نا رفیقی
زخم خورده از این خیال خامش
دل مرده در اوج نا امیدی
خورده سند ماتم به نامش
?
??