دانلود رمان: عشق مرتد
نوشته: شیما اسماعیلی نویسنده انجمن رمان های عاشقانه
ژانر: #اجتماعی،عاشقانه
تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۴۱۶
خلاصه :
اولش میترسیدم…اما یه ترس بالذت …یه.ترسی که خیلی قشنگه…مزه میکنه.بهم…یه هیجان پررنگ که بهش میگن عشق .یه قدم دیگه برمیدارم.این دفعه با جرات تر وپررنگ ترببخشید !عاشق تر…یه قدم میشه دو تا!دوتا میشه سه تا چهار تا پنج تا …هنوز به قدم ششم نرسیدی سروکله ی عادت پیدا میشه.احتمالا چی هست این عادت؟منم نمیدونم هرچی که هست بوی خوبی نمیده.احتمالا همون هیجانست پررنگ تر شده!
قدم بعدی تغییروخود سانسوریه اینجا باید نقاب بزنی!نقاب من خیلی اکی هستم!!دختری،برات سخته میدونم.غرور داری میدونم!اما این نقابه خیلی خوبه مزه ی دود سیگار میده ارامبخش وپررنگ تر..اخ ببخشید عاشقتر
میرسی به چهارمی برمیگردی میبینی بدجوری غرق شدی باید دنبال غریق نجات باشی..ای وای من!غریق نجاتت همونه همون که غرقت کرده تا گردن!همون ناجی خوش پوش ببخشید ناجی نه معشوقه.قدم چهارم گناهه!راستی این روزا خیلی بی معنی شده!یاد گرفتیم خوب توجیهش کنیم .منم همین کارو میکنم بدجور ارومم میکنه این توجیه.!
قوی تر میرم به سمت پنجمی..ایندفعه با فکرتر !ازهیجان وعادت ردشدم هم نجات پیدا کردم هم نقابم جاخوش کرده رو صورتم!!
یه نگاه به سرتاپام میکنم .میبینم نه من این نیستم یه صدایی تمسخرامیزمیگه خودتی!میگم چرا اینطوری شدم.!میگه قدم اولتو بد برداشتی.امان از این خود سانسوری های عاشقانه به قیمت هیجان پررنگ ببخشید همش اسمش یادم میره به قیمت عشق!
سومین رمانم با سوژه ای متفاوت .شعارنمیدم..عشق مرتدوفراموش نکنید
پوفففف
یه سوال چرا رمان های قدیمی و قشنگ یا لینکشون نیست یا به درخواست نویسنده برداشته شده؟؟؟؟
خیلی خیلی دوست دارم بدونم نویسنده ها چرا اینکارو میکنن