خلاصه: راجع به دختری به اسم سوگل هست که پدرش صاحب یکی از بهترین رستوران
های شهر تهرانه و دنبال یه سری اشپز ماهر هستن…
در این بین با دانیال پسری شوخ، مغرور و البته همه روز و شبش با تلافی میگذره اشنا میشه و……
چنتا سوال یکی اینکه اینا چجوری با ماشیناشون رفتن کیش بعدش ترانه مگه با باباش نرفت پس چیشد با امید ازدواج کرد بعد این دوتا خواهر باهم جنگ داشتن چطوری یهو اینقدر خوب شدن اصلا چی شد که سوگل عاشق دانیال شد از اون طرف اینا که خونه چهل اتاق خوابه داشتن اینهمه راننده شخصی و خدمتکار داشتن سر جمع پنج میلیارد ذخیره نداشتن بعد اون بیتا که خودشو خواهر دانیال معرفی کرد کی بود چیکاره بود و…. که بخوام بازم بگم خودش یه رمان دیگه در میاره در کل خیلی خوب نبود ایشالا رمانای بعدی بهتر باشه
با سلام و خسته نباشید به نویسنده ی عزیز
بااینکه آقای ستاری قطعا زحمت کشیدی و این رمانو نوشتی ولی این رمان پر ایراد بود
از غلط های املایی تا روزو شبی که قاطی میشد درسته که میخواستید این خانواده رو ثروتمند نشون بدید ولی خونه ای با ۴۰ اتاق جای خنده داره و مسخره تر که با این وضعیت مالی ۵ میلیارد پولی نیست و همین طور کاشکی بیشتر برای نوشتن رمانی که وقت میزارید تحقیق کنید دوست عزیز کیش یک جزیره است با ماشین نمیشه رفت مگر باکشتی ماشینو می بردید و ماشکلات فراوان دیگه که بارز ترین اون سرهم اوردن بخش های مختلف داستان بود و فکر نمیکنم ۴ ستاره برای این رمان امتیاز مناسبی باشه امیدوارم در نوشته های بعدی این ایرادات نباشه و با آرزوی کارهای بهتر از نویسنده
فقط یکی منو بگیره که با ماشین نرم کیش خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خخخ دلم با ماشین رفتن کیششششش خخخخخ خونه چهل تا اتاق دارههههه خخخخ ارز بس خندیدم دل درد گرفتم
چنتا سوال یکی اینکه اینا چجوری با ماشیناشون رفتن کیش بعدش ترانه مگه با باباش نرفت پس چیشد با امید ازدواج کرد بعد این دوتا خواهر باهم جنگ داشتن چطوری یهو اینقدر خوب شدن اصلا چی شد که سوگل عاشق دانیال شد از اون طرف اینا که خونه چهل اتاق خوابه داشتن اینهمه راننده شخصی و خدمتکار داشتن سر جمع پنج میلیارد ذخیره نداشتن بعد اون بیتا که خودشو خواهر دانیال معرفی کرد کی بود چیکاره بود و…. که بخوام بازم بگم خودش یه رمان دیگه در میاره در کل خیلی خوب نبود ایشالا رمانای بعدی بهتر باشه
مرسی عالی بوددد
با سلام و خسته نباشید به نویسنده ی عزیز
بااینکه آقای ستاری قطعا زحمت کشیدی و این رمانو نوشتی ولی این رمان پر ایراد بود
از غلط های املایی تا روزو شبی که قاطی میشد درسته که میخواستید این خانواده رو ثروتمند نشون بدید ولی خونه ای با ۴۰ اتاق جای خنده داره و مسخره تر که با این وضعیت مالی ۵ میلیارد پولی نیست و همین طور کاشکی بیشتر برای نوشتن رمانی که وقت میزارید تحقیق کنید دوست عزیز کیش یک جزیره است با ماشین نمیشه رفت مگر باکشتی ماشینو می بردید و ماشکلات فراوان دیگه که بارز ترین اون سرهم اوردن بخش های مختلف داستان بود و فکر نمیکنم ۴ ستاره برای این رمان امتیاز مناسبی باشه امیدوارم در نوشته های بعدی این ایرادات نباشه و با آرزوی کارهای بهتر از نویسنده