دلنوشته سربازی شکست خورده همچون سربازی شکست خورده در جنگ زخمی و خسته دلتنگ خانه و خانواده با چشمانی خیس درانتظار تیر خلاصی.... #محمد_علیخانی [caption id="attachment_12280" align="aligncenter" width="450"]  [/caption]

دلنوشته دلخوشی چیست؟ دلخوشی چیست؟؟؟؟ دلخوشی شاید یک قلم و کاغذ باشد,زیر نور مهتاب دلخوشی شاید یک فندک یادگاری باشد,ازیک دوست قدیمی دلخوشی شاید بوی گلاب باشد,در سجده آخر نماز دلخوشی شایدیک ساز باشد,دربام شهر دلخوشی شایدعکسهایی باشد,ازیک روز برفی دلخوشی شایدآهنگی باشد,که هرگز تکراری نمیشود دلخوشی شایدکافه ای باشد,که بوی تنهایی نمیدهد دلخوشی شاید خاطره ای باشد, فراموش نشدنی   دلخوشی خوبه, همیشه یه دلخوشیه ساده داشته باش ：) #محمد_علیخانی   [caption id="attachment_11938" align="aligncenter" width="450"] دلنوشته دلخوشی چیست؟[/caption]

دلنوشته مهمان من مهمان من من و تو چشم در چشم هم درخانه ای روستایی,دور ازهمه صدای باران بوی کاهگل های نم خورده تومهمان منی برای همیشه چای مینوشم طعم عشق میدهد وچای تو که سرد شد آنقدر که محو تماشای منی توعاشقی,حتی بیش از من برق روستا رفت اینطور بهتر است درتاریکی خیال تو در کنار من واقعی تر است هوا سرد شده کاش میتوانستم دستانت را بگیرم. #محمد_علیخانی [caption id="attachment_11935" align="aligncenter" width="450"] دلنوشته مهمان من[/caption]

دل نوشته دخترک گل فروش ‍ دلم میسوزد برای دخترک گلفروش سر چهارراه که هیچکس تمایلی برای بوییدن گلهایش ندارد. شاید سالها بعدوقتی که با مانتویی کوتاه وشلواری تنگ کنار خیابان بایستد,گرگ هایی باشند برای بوییدن تن او. محمد علیخانی [caption id="attachment_11718" align="alignnone" width="300"] دل نوشته دخترک گل فروش[/caption]

دل نوشته قایق شکسته حال این روزهایـم همچون قایق شکسته است امیدوارم به ساحل ! محمدعلیخانی [caption id="attachment_11709" align="alignnone" width="300"] دل نوشته قایق شکسته[/caption]

دکلمه صوتی کمبود خاطرات دکلمه بسیار زیبای قلک شکسته به گویندگی سنا اکبری و به قلم حسین حائریان [playlist images="false" ids="10294"] 📌 دکلمه_صوتی : #کمبود خاطرات 🗣به گویندگی : #مهلا.خ ✍ به قلم :#محمد علیخانی دانلود سایر دکلمه ها و نوشته های مهلا.خ : www.romankade.com/tag/مهلا-خ/   درصورت تمایل به همکاری با تیم صوتی سایت رمانکده نمونه کار یا دکلمه خودتون رو به ای دی تلگرامی زیر ارسال کنید :   ROMAN_ADMIN@

داستان_کوتاه ✨  پاندا ? ژانر اجتماعی ✍️ بقلم محمدعلیخانی   داستان کوتاه پاندا روز اول بهار,تویه جنگل که خیلی هم از ما دور نیست یه مهمونی برگزار شد,شیر هرساله این مهمونی رو برپا میکردوبزرگترین فرداز هرنوع ازحیوون رو به این مهمونی دعوت میکرد.یک کبوتر هم هرساله از شهربه این مهمونی میومدوازانسانها,طرز زندگی ورفتارشان صحبت میکرد. همه حیوونا دور هم بودن,هیچکس هرج ومرج نمیکرد,هیچکس شکار نمیکرد,فقط باهم خوش و بش میکردند و سال جدید رو به هم تبریک میگفتن. شیر از همه خواست تا ساکت باشندوازکبوتر خواست تاازشهر تعریف ...

• 
  نقاشی احساس
• 
  دکلمه صوتی کاش‌ تو ماه‌ بودی
• 
  پشت چراغ قرمز
• 
  دکلمه صوتی بسیار زیبای پدر
• 
  مصاحبه با رها اسدی
• 
  دکلمه صوتی بسیار زیبای حس پروانه شدن

• 
  تاوان اشتباهم
• 
  دیوانه شدم برگرد
• 
  نقاشی احساس
• 
  قلب مشکی
• 
  لعل رخ یاس
• 
  زمهریر پگاه
• 
  هر شب یک سوال
• 
  ماه در عقد ارباب

• کانال رمانکده
• دانلود بانک رمان
• دانلود رمان های عاشقانه