دانلود رمان ترسناک شیاطین مشرور به قلم شکیبا پشتیبان
پیشـ گفتـار:
رمان در دو فصل در یک فایل ادغام شده...
فصل اول: شیاطین مشرور
فصل دوم: غوغای ستارهگان.
من از بدو آغاز این داستان، از کلیهی پرسنل و مدیریت انجمن رمانهای عاشقانه نهایت تشکر رو دارم.
ارادتمند/شکیبا پشتیبان
خلاصه:
یه رمان #متفاوت و باب میل شما.
و نویسنده این بار برای اولین بار با ژانر #ترسناک شروع به فعالیت کرد.
من خود مار گزیدهام، تو مرا از ریسمان سیاه و سفید نترسان.
من خود رنجها بسیار کشیدهام، تو مرا نمک نپاشان.
من ...
رمان جذاب و جدید اشک نقره ای به قلم شکیبا پشتیبان
زیباترین حکمت دوستی عشق نیست. اعتماد است. پس مواظب باشیم با یک اشتباه کوچک به تاراج نرود.
#شکیبا_پشتیبان.
توجه: تنها خواهش من اینه که از روی اسم رمان قضاوت نکنید، خیلی از رمانها هستند که اسم درستی ندارند با اون حال بهترین رمان هستند. با این حال من همیشه سعی کردم اسمِ رمانهام هم مثل رمانهام خوب باشه. امیدوارم از خوندن رمان لذت ببرید.
و عرض دیگر اینکه تمامی نوشته های داخل متن ...
دانلود رمان عاشقانه به رویاهای کودکیت چشمک بزن به قلم شکیبا پشتیبان
من کودکم
باور کن.
رنجها بسیار کشیده ام باور کن.
من کودکم باور کن.
من کودکی در دوران کودکی ام.
باور کن.
مرا به رویای کودکی وارونه کن.
من کودکم.
کودکی ناب و دوست داشتنی.
" باورم کن "
با سلام.
کوه یخ همیشه ماندگاره و باز هم بار دیگر دست به قلم شد و با اثری جدید به نام.
" به رویاهای کودکیت چشمک بزن " دوباره اومد.
امیدوارم دل هاتون پر از شادی و لب هاتون همیشه خندان باشه.
اثرات ماندگارم ...
رمان عاشقانه راز پنهان یک شبح
خلاصه:
عشق تارا و امیر یک عشق پایدار است. عشقی فراگستر و در این عشق
و در میان زندگی، اردلان و مصطفی که فکر میکردند با دستگیری فرهاد
عظیمی همه چیز تمام شده! اما با یک خبر ناگوار و یک حادثه متوجه میشوند
که هنوز چیزی تمام نشده، و تازه با گروگان گرفتن تارا و اتفاقاتی مهیج و جدید
حالا ماجرای جدیدی شروع شده...
این رمان جلد دوم شبحی در تاریکی است.
این رمان جلد سوم به همراه دارد.
ژانر: #پلیسی #عاشقانه #راز_پنهان_یک_شبح
قسمتی ...
دلنوشته قلب شیشه ای
بسمه تعالی
دلنوشته:
قلب شیشهای
#قلب_شیشهای
شاید...
قلبم دیگر طاقت نیاورد.
از بس دوری...
از بس دورم...
ولی در این گیر و واگیر زندگیام،
یادت باشد که...
تنها تو و خاطرات تو در دلم به یادگار میماند.
حتی اگر تو در تقدیرم نباشی.
میخواهم بدانی...
که حتی اگر در قسمت هم نباشیم.
من برای داشتن تو میجنگم.
و این را بدان...
اگر به دستت نیاوردم.
قلب رنجور من فقط برای تویی که...
مالک قلبم هستی...
شیشهای میشود.
و به هیچکس دل نخواهد بست.
عاشقانه میپرستمت تمامِ هستیِ من.
نویسنده متن : شکیبا پشتیبان.
معرفی نامه دلنوشتههام.
۱. مادر
۲. پروار آرزوها
۳. خواستم
۴. ...
دلوشته آتش عشق
به نام خدا
آتش عشق.
هزار بار آتش گرفتم و دم نزدم.
که به رسوایی نکشاند...
این عشق دامنم را.
هزار بار سوختم تا بدانی...
که این آتش بال و پر که نه...
جگر میسوزاند.
این است که گفتند...
پای تو ماندن...
دل بزرگ میخواهد...
که من ندارم آن را. ..
🎀🔮 شاعر: شکیبا پشتیبان 🔮🎀
معرفی نامه دلنوشتههام.
۱. مادر✔️
۲. پروار آرزوها
۳. خواستم
۴. مادر فرشتهی روی زمین.
۵. نزار ببارم
۶. خیستر از باران
۷. کاش میشد.
۸. زندانی در قفس.
۹. نبض قلب من
۱۰. بی کران.
۱۱. ساز رقصان دلم.
۱۲. آتش عشق✔️
تاریخ نوشت. ۱۳۹۶/۱۲/۰۹
پایان
[caption id="attachment_13311" align="aligncenter" ...
دلنوشته ساز رقصان دلم
" به نام حق "
دلنوشته:
ساز رقصان دلم.
پروردگارا، ما را در سرزمینی از علم و شکوفایی قرار دادهای که خورشید در آن از
درخشانیاش لبخند میزند، و ماه در تاریکی به من چشمک میزند.
خدایا، نگفته بودی آسمانت بر بی کران دلم جاریست، نگفته بودی ستارهگانت در
شب چون فروزنده دور سرم میچرخند.
پروردگارا در درون ژرفای قلبم چون ماوراء حسی عظیم به من گوشزد میکند که آری،
تک تک اعضای بدنم وجود تو را فریاد میزنند.
ملکا، چون ماهی بی پناهی بودم که ...
دلنوشته بی کران
به نام خدا
شعر:
بی کران.
ما بین کنج دلم معشوقه، راهی بسته.
از رگهای جوششم، خدایی نشسته.
از خونهای رنگ قرمزم فریاد رَسته.
که تو با من ای ماًمن به دعا نشسته.
آرزو میخواهی.
اجابت میخواهی.
سنگ صبور میخواهی.
بلبل مستان میخواهی.
آرزو گر شوم اجابت نمیشوم.
خدا هست آن خدای یکتا.
دعا کن تا مرغ آمین دعا،
آرزوهایت را،
به هفت آسمان برساند و...
اجابت کند.
سنگ صبورت میشوم.
مرحم دردت میشوم.
بلبل مستان میشوم.
خوش خوشان پروانه میشوم.
دورت میگردم.
ولی، نخواه.
از من نخواه در آتش جهنم بسوزم.
آتشی که سوزان است و وجودم را به صلابه میکشد.
چون ...
دلنوشته زندانی در قفس
به نام خدا.
دلنوشته:
زندانی در قفس
میان گرد و غباری از زندگی، زندگیای که حالا برایم به رنگ تباهی سوق گرفته است.
زندگیای دارم که هم میخواهمش فقط برای مادرم و هم نمیخواهمش
فقط برای دل سیاه و به عذا نشستهام.
چندی است که در این زندان نمور و تاریک که فقط پنجرهای با میلههای
کوک با اندک نور کمی از در فلزی خاکستریاش به دیوارهای کثیف و
سیاهِ زندان روشنایی بخشیده است امید بستهام.
من در این گوشهای از زندان زانوانم را سخت در ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.