دکلمه صوتی تو چرا نمی روی از من
تا میفهمم کسی دوستم دارد
همینکه ردِ علاقه ای را نسبت به خودم میبینم
میروم و در دورترین نقطه ی احساسم میایستم
آنقدر دور
که دست خودم هم به خودم نمیرسد!
میخواهی گردن بگیر
میخواهی کتمان کن
اما به همان خدایی که قسم خوردی
تا ابد نمیروی
تنهایی ام حاصل ماندن تو در من است!
ماندن روحت
ماندن آغوش ات
ماندن بوسه ات
ماندن عطرت
ماندن صدایت
ماندن حرفهایت
میبینی؟
بدجور روی قسمات ماندی
تو رفته ای اما من تنها نیستم
تو...
تو چرا نمیروی از من؟
#علی_سلطانی
دکلمه صوتی حرف از موندن
دکلمه صوتی پدرم ...
دکلمه صوتی غروب یک روز تابستانی با اجرای مهلا.خ
غروب یک دوشنبه ی تابستانی بود.
آسمان عقده های دلش عجیب سر باز کرده بودند.
من اما با تمام دردهایم در تاب زیر درخت گردوی پشت خانه ی مان قراره گذاشته بودم.
دلم بیشتر از همیشه گرفته بود.
خستگی عجیب در گوشم موسیقی ناقوس می نواخت.
و من مانند تمام روز های بچگی ام تاب می خوردم .
خواننده در گوشم فریاد می زد.
موهایم در دست باد می رقصید.
و اما من...
من چون کودکی ،فارق از تمام دنیا غرق ...
دکلمه صوتی کافه با صدای مهلا خ
یه روز خوب ... باز هم همان کافه ی همیشه
روی همان صندلی ... پشت همان میز
نشسته بودم
باز هم مثل همیشه دو تا قهوه سفارش دادم
یکی برای خودم و دیگری برای ... هه!
هر روز صندلی تو خالی می ماند
داشتم به همان صندلی خالی نگاه میکردم به نبودنت
و به اینکه برای همیشه باید تنها به این کافه بیایم
یادم نیست تو همیشه قهوه ات را تلخ میخوردی
اما من چی ؟ واقعا یادم نیست ... واقعا یادم نیست ...
دکلمه صوتی به یاد تو با صدای مهلا خ و به قلم فاطمه یزدی
به یاد چشمهای بارانی بهار
وقتی خیابانهای شهر
را می شست
به یاد خیابانهای شهر
وقتی برایمان
خاطره می ساخت
به یاد خاطره
وقتی مرورش برایمان
لبخند می ساخت
و به یاد لبخند
به یاد لبخندهایت
به یاد بودنهایت
و به یاد تکرار
تکرار لمس دستهایت
در خیابانهای خیس شهر
به یاد خیابانهای خیس
این شهر لعنتی
وقتی تو... به یاد تو...
به یاد من؟!
نه!
فقط به یاد "تو"
#فاطمه_یزدی
[caption id="attachment_16318" align="aligncenter" width="300"] دکلمه صوتی به یاد تو[/caption]
[playlist ids="16322"]
دسترسی به کانال تلگرامی دکلمه های صوتی جهت دسترسی ...
دکلمه صوتی و تو یارجان با اجرای مهلا.خ و به قلم آزاده رمضانی
جنسِ بودنِ آدمها با هم ،
خیلی فرق دارد...
آنقدر که یکی هست ،
اما انگار هرگز نیامده...!
نه چشمهایت را می شناسد ،
نه مسیرِ ردّ پایت را از روی برگهای پا نخوردۀ پیاده رو ،
حدس می زند...
نه اصلاً و نه هرگز ،
جوری صدایت می زند که بندِ دلت پاره شود ...!
و یکی رفته ،
اما گوئی ،
شانه به شانۀ تمامِ ثانیه هایت راه می آید ...!
خطا نکنید....
این دوّمی ها ،
خطرِ آوار شدنشان ...
دکلمه صوتی ما فریب خوردیم با اجرای مهلا.خ و به قلم میلاد میرزایی
ما فریب خوردیم
ما فریب خوردیم
فریب خوردیم از تمام بودن هایی
که همیشه عطر نماندن داشتند
فریب خوردیم از تمام آدم هایی که
همیشه میگفتند دوست داشتنمان فرق میکند و ما فریب
همان فرق هایی را خوردیم که ته ته ته تمامشان باز هم یک چیز مشترک داشتند به نام رفتن...
ما نسلی هستیم که عشق را خلاصه و مفید میخواستیم
سریع و عمیق
تاوانش را هم همیشه داده ایم
و هیچ وقت خیلی هایمان نفهمیدیم
که عشق ...
دکلمه صوتی عصر های پنج شنبه با اجرای مهلا.خ و به قلم سحر دیملی نیا
عصرهای پنج شنبه زیادی
بدون تو راه رفته ام!
خیابان ها را بهم ریخته ام!
و زیر لب شعر خوانده ام!
عصرهای پنج شنبه زیادی!
بدون تو خش خش برگها را
زیر پایم حس کرده ام و به هجوم بلند
ویرانگری های این عشق عجیب
خیره مانده ام!
عصرهای پنج شنبه زیادی
دیوانگی هایم را در پس
یک چهره محجوب
و غروری سرد و قامتی بلند
لاپوشانی کرده ام و با
نگاههایی ساده از ازدحام
این جمعیت غریب
در حوالی تمام خیابانهای ...
دکلمه صوتی ما عاشق ها با اجرای مهلا.خ و قلم سروش کلهر
ما عاشق هارا ضعیف فرض نکنید
ما تمام دلخوشى هایمان در خنده هاى کسى که دوستش داریم خلاصه میشود،
ما عاشق ها قلبمان بچه هستند،
دروغ ها را تبدیل به خیال میکنند و
با آن ها زندگى میکنند،
ما خیلى وقت است که
با دروغ ها زنده ایم...
ما در زندگى
زخم هایمان را درمان نمیکنیم،
میگذاریم آنقدر عمیق شوند
تا به همه ى ضربه ها عادت کنیم
ما شکست خورده ها
در طول روز حرفى براى گفتن نداریم
اما شب که ...
دکلمه صوتی دل باغ با اجرای مهلا.خ و قلم کیوان شاهبداغ خان
دل باغ ، هوس باران داشت
قطره ای ریخت به پاشویه حوض
تا که آن ابر سپید ، دل خود را بتکاند فردا
ناودان زمزمه کرد: بارش ابر صفایی دارد
صبح فردا دل من ، میزبان طپش جاری آب
حلزونی کوچک ، بی خبر از همه جا
قامت خسته خود را تنها ، پشت یک برگ تماشا می کرد
چه حیاتی جاری ست در تن زنده باغ
روح من ، پر ادراک خداست
گل نیلوفر گفت : همه ...
دکلمه صوتی جمعه ها با اجرای مهلا.خ و قلم میلاد میرزایی
جمعه ها
فهمیدم از تقویم و ساعت روی دیوار
روزای من از رفتنت لبریزه جونم
از #جمعه ها حالم به هم میخورد،حالا
هر روز من یک #جمعه از پاییزه جونم
یک عمر جنگیدم بمونم تو نگاهت
تا مرز مردن مرز عاشق بودنم شه
تا از غنیمت های جنگم با لباست
پیراهنی از جنس آغوشت تنم شه
با رفتنت از توی رویاهای شب هام
کابوس رفتن عین بغضی تو گلومه
گفتم که پاکش میکنم تقویمو اما
روزی که گفتم با تو هستم رو ...
یک نفر هست با صدای مهلا خ و به قلم فرهان محمدی
یک نفر هست همین نزدیکی
که من از لطف نگاهش دورم
گفتم از او بنویسم شاید....
که به گوشش برسد منظورم
چشمهایت به سخن آمد و گفت
با رقیبم سر و سرّی داری
گفته بودی که رهایت نکنم..
تا دم مرگ، ولی مجبورم
در دلت بر غم من می خندی
چون تو من نیز از این خندانم
سعی ِ من بود که گریان نشوی
از وفاداری ِ خود مسرورم
دل به دریای تو هرگز نزدم
موج عشق ِ تو مرا پس می ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.