رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
مجموعه دلنوشته شرم کنید

نام مجموعه: شرم کنید! نام نویسنده: ستاره لطفیژانر: تراژدیمقدمه:تمامی‌تان یک مشت خطاکار هستید که سر خود را زیر برف نموده‌اید... ‌.نقاب شرم را بر روی پوسته‌ی بی‌حیایی کشیده‌اید و نمی‌خواهید بفهمید با این یاوه‌گویی‌ها به جایی نمی‌رسید...اندکی افکارتان را رشد دهید در این جامعه‌ی بسی ویران...! *** سخن نویسنده:*این دلنوشته نه عاشقانه هست و نه تراژدیک، این دلنوشته از دل پر یک انسان میگه و بس!*هر دلنوشته محتوی متفاوتی دارد.   «جای شیفتگی نبود...تمامشان خنجر زدند بر احساساتمان!»نمی‌دانم چرا...شمایی که ذهنتان جا مانده‌است، برای چه ...

مجموعه دلنوشته های پاییز

مجموعه دلنوشته های پاییز من تمامم را در نیم نگاه تو گم کردمدر لبخند محوت که چقدر سرد بوددر ثانیه هایی که به عقب برمی گشتنددر درختانی که زنده می شدندو ادم هایی که میرفتند و میمردندمن مردم تا زنده شومدر اغوشت گرفتم تا گم شوممبادا فراموش کنیزمستانی را که دستانم را گم کردیروزی را که تمام خاطراتت رادر یک چمدان قدیمی جمع کردیو با یادداشتی که حالت خوب نیسترها کردی در انبوه فراموشی هامبادا خاطرات را فراموش کنیانها دنبالت می ...

  • 1415 روز پيش
  • علی غلامی
  • 4,064 بازدید
  • ۹ نظر
دلنوشته تیرگی ها و سیاهی ها

دلنوشته تیرگی ها و سیاهی ها یخ زدن تنها زمان باریدن برف نیست! زمان سردی شدید هوا هم نیست. گاهی آنقدر در عمق تنهایی و افکار خودت غرق می شوی که آنوقت معنای عمیق سرما را می فهمی. می دانی جانم؟ تنهایی یعنی همان یخ زدگی ولی به مرور... به خودت که می آیی می بینی قلبت آنچنان یخ زده، که با هیچ محبتی گرم نمی شود. حتی شنیدن قصه ی عاشقی دیگران هم، دل سیرت را، گرسنه ی، ذره ای مهر و محبت، نمی ...

  • 1577 روز پيش
  • علی غلامی
  • 4,019 بازدید
  • ۲ نظر
دلنوشته کمبود خاطره

دلنوشته کمبود خاطره من حالم خوب بود,فقط کم حرف میزدم و زیاد میخوابیدم,به یه گوشه خیره میشدم و صورتم خیس میشد,لباس نمیخریدم وفیلم نمیدیدم,غذای کم وسیگار زیاد.گفتن حال روحیه مناسبی نداری,دکتر رای به بستری شدنم داد.چهار ماهه که بستری شدم,اولا بهش میگفتن دیوونه خونه اما الان میگن کلینیک.امروز یکی از بیمارا دلیل حال بد منو فهمید,میگفت:ازکمبود خاطره رنج میبرم.اما من حرفش رو جدی نگرفتم چون کلی خاطره دارم,همه یه شکل و بایه نفر, من و دوست خوبم,تنهایی.#محمد_علیخانی دلنوشته ریاضی دلنوشته وقتی غم وجودت  دلنوشته ...

  • 1580 روز پيش
  • علی غلامی
  • 3,477 بازدید
  • ۲ نظر
دلنوشته چقدر سعی کردم

دلنوشته چقدر سعی کردم بذارمت کنار چقدر سعی کردم بذارمت کنار شدم من مثل یه آدمی که با پای خودش داره میره سمت دار چشم بهم زدن زندگیم شد آوار خواستم که سرد بشم با تو با همه سخته بگم بی تو زندگیم غمه بی تو و چشمات زندگی شده وارون شدم یه ولگرد دیوونه ی داغون خنده هام محو شد دیدمت با اون خنده هاتو با اون جلو چشمام موند جا موند رد پاهات رو این دله من خسته شدم انقدر کردم گِله من چقدر چشمامو بستم روی کارات تو هر شرایط همش ...

  • 1580 روز پيش
  • علی غلامی
  • 2,119 بازدید
  • ۲ نظر
دلنوشته از بچگی از خون متنفر بودم

دلنوشته از بچگی از خون متنفر بودم یادمه وقتی بچه بودیم یه بار انگشتم به صفحه های کتابم کشیده شد و خون اومد،نمی تونستم نگاش کنم؛ تو برام با بستیش...بعدشم دلداریم دادی که سریع خوب میشه! بزرگتر که شدیم وقتی آقاجون از مکه اومد جلوش گوسفند کشتن؛ خونو که دیدم جیغ کشیدم...با دستات جلوی چشمامو گرفتی و گفتی هیچی نیست دیوونه! به این فکر کن که قراره یه کباب مشتی بخوری! چند سال گذشت و شنیدم دکتراتو گرفتی...وقتی بهت تبریک گفتم با خنده ...

  • 1583 روز پيش
  • علی غلامی
  • 2,653 بازدید
  • ۶ نظر
دلنوشته زیبای مادر

دلنوشته زیبای مادر مادر همان خورشید تابان و درخشنده ی زندگیست که می گستراند مهر و محبت و گرمای وجودش را بر سرمان. مادر همان فرشته ی زمینی ست که با اشک هایمان اشک می ریزد و با شادی هایمان شاد می شود. همان که با بودنش زندگی را لمس می کنی، همان که با آغوشش بهشت را حس می کنی، همان که با نوازشش آرام می شوی. مادر یعنی لبخند خدا یعنی عطر خوش مادرانه یعنی یک دنیا آرامش، یعنی مهر مادر زیباترین واژه ی جهان، ...

  • 1583 روز پيش
  • علی غلامی
  • 2,718 بازدید
  • ۲ نظر
دلنوشته عاشقانه میدونی!

دلنوشته عاشقانه میدونی! کنار هم بودن این نیست که فقط حتما پیشت باشه و ساعت هی زل بزنی تو چشاش و هروقتم دلت خواست دستاشو بگیری و باهاش بری بیرون و خودتو غرق کنی تو‌آغوشش و آروم شی گاهی وقتا میتونه عشق یه فاصله باشه و تو هم انقدر دلتنگ باشی که نتونی تو چشاش زل بزنی و دستاشو بگیری ولی وقتی میشینی ساعت ها تو اوج دلتنگی بهش فکر میکنی و با خیال بودنش، باهاش کل خیابونا و کافه های دنج ...

دلنوشته مراقب حرف هایتان باشید

دلنوشته مراقب حرف هایتان باشید مراقب حرف هایتان باشید یک کلمه، یک حرف ،حتی یک واج کوتاه گاهی زلزله ای در زیر بناهای وجود میسازد، گاهی چنان کاری دست دل آدم می دهد، که باز سازی فرو ریخته های درون، از پس یک انسان بر نمی آید! تنها چیزی که باقی می ماند آواری از جنس ویرانی ها ست. ویرانی هایی از جنس شکسته ها و تخریب شده هایی از جنس اعتماد ها ! مراقب حرف هایتان هر چند کوتاه و کوچک، باشید #فرنوش_گل_محمدی

  • 1583 روز پيش
  • علی غلامی
  • 3,711 بازدید
  • یک نظر
دلنوشته ستاره‌‌ ی چشمک‌ زن چشمانت

دلنوشته ستاره‌‌ ی چشمک‌ زن چشمانت تو که باشی، هراس از هیچ ندارم! نفست که باشد، اکسیژن را هم نمی‌خواهم! تو که باشی، الفبای فارسی را هم نمی‌خواهم؛ خود تو واژه‌های پر از احساس من می‌شوی. افق چشمانت بلند پروازی من می‌شود و حضورت نامی روزهایم. می‌خواهم از چشمانت بگویم، از دریای بی‌کران نگاهت؛ طعم نگاهایت برایم چشیدنی‌ست. لمس ستاره‌ی چشمک زن سیاهی شب چشمانت، برایم آینه‌ی تعلق است. دور تا دور حیاط خانه‌ی قدیمی قدم می‌زنم و حضورت را در آغوش می‌کشم، فاصله‌ی من و تو ...

  • 1586 روز پيش
  • علی غلامی
  • 2,129 بازدید
  • یک نظر
دلنوشته بعضی وقتا

دلنوشته بعضی وقتا بعضی وقتا بعضی جاها اتفاقاتی میفته که دلت میخواد دست بکنی تو جونت و قلبتو همونجوری بکشی بیرون و چشم‌توچشم بهش بگی:-دِ آخه لعنتی چته؟ چی‌میخوای؟حرفِ حسابت چیه؟حالا خوب شد،زمینت زد،رفت،ردشد،شکستت؟خوب شد دیگه نیست! راحت شدی؟ حالا دیگه نزن! حق زدن نداری! وقتی نیست تو چرا باید کار کنی؟ مگه دلیل کار کردنت اون نبود؟ حالا دیگه وایسا! بسه لعنتی وایسا! وایسـا!ا_اصغرزاده[آسمان]

دلنوشته  شیشه دلم شکسته

دلنوشته شیشه دلم شکسته شیشه دلم شکسته. چینی بند زده‌ای شده‌ام، که هر دم از هم گسسته می‌شود. ترک‌های بسیار دارد آینه دلم، هر یک ردی از رنجی‌ست که بر آن نشسته. ردی از نامهربانی آدم‌های زندگی‌ام. تکه‌هایم هر کدام به سویی می‌روند.بی‌پناه و دردمند، تنها و سرگردان، آشفته و بی‌هویت گمشده در معنا، گمگشته در آگاهی، اهدافی که دیگران برایم ترسیم کرده‌اند. نمی‌یابم آنچه که آرامم کند. نمی‌توانم دمی در خود فرو رفته و افکارم را انسجام بخشم.#زهرا_محمدی_فرازاندام

  • 1596 روز پيش
  • علی غلامی
  • 2,000 بازدید
  • یک نظر
درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • چرا؟ واقعا چرا انقدر همه رمانات دوست داشتنی هستن؟ اینهمه تخیل و تبحر از کجا میاد...
  • ببخشید چطوری رمان رو دانلود کنم...
  • آسیجلد دومش رو از کجا خوندی لطفاً بگو...
  • ممنونم ازتون خیلی قشنگ بود چطور میتونیم جلد دومش رو هم دانلود کنیم...
  • ۷۸۷۷زیبا بود خسته نباشید...
  • مهلاسلام میشه فصل دومشم بزاری...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.