داستان کوتاه درد بی درمون
#درد_بیدرمون
لالا لالا لالا ای گل بیدوم
لالا لالا لالا شیرین زبونوم
لالا لالا لالا مرهم دردوم
لالا لالا لالا بخواب مادر نازوم
لالایی من دیگ مادر نداروم
لالایی رفته اون، سنگ صبوروم
لالایی این دلوم طاقت نداره
لالایی طاقت دوری نداره
میون سبزهزار گلی میکارم
مبادا خار اون دستت ببُره
یتیم مادری هیچجا نباشه
اگر باشه در این دنیا نباشه
دیگر این ترحم ها هم درمانی برای دردهایم نبود، محبت ها برایم غریبه بود.
چشمانم کویری بی آب و علف شده بود، رگ خواب این دنیا برایم کابوس بود.
-الهی ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.