داستان کوتاه هدیه ای بنام ماه
داستان کودک
هدیه ای بنام ماه
روزی روزگاری، نه خیلی سال پیش، بلکه در همین زمان های اخیر، دختر بچه ای،
نه در سرزمینی دور، بلکه یک جایی همین دور و بر خودمان زندگی می کرد. اما
این دختر بچه شباهتی عجیب با تمام دختر بچه های قصه های تاریخ داشت. او
تنها بود. نه اینکه کسی را نداشت، هم پدر داشت، هم مادر، هم برادر بزرگ تر،
هم خاله و عمه و عمو و دایی، و خلاصه کلی فک و ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.