رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
داستان کوتاه کشف آمریکا به قلم علی پاینده

داستان کوتاه کشف آمریکا به قلم علی پاینده می گویند که انسان ها توسط زئوس آفریده شدند. زئوس علاقه ی خاصی به این آفریدگان خود داشت. اما همه ی خدایان مثل او نبودند. مثلاً برادر زئوس پوزئیدون که خدای دریاها بود از این آفریدگان برادر متنفر بود. همیشه ناراحت بود که چرا انسان ها که روز اول قرار بوده ساکن خشکی باشند مرتب سوار به وسیله های ساخت خود مثل قایق و کشتی می شوند و به قلمرو حکومت او تجاوز می کنند. همیشه از ...

داستان کوتاه الکس

داستان کوتاه الکس به قلم علی پاینده این متن از آخرین نسخه های روزنامه های کاغذی چاپ شده به دست بشر استخراج شده است. زمان و تاریخ دقیق چاپ مشخص نمی باشد. نامش را Alex گذاشته بودند. او اولین موش از زیر گونه ی نوعِ خود بود. نوعی موش با هوشِ فرا طبیعی. هوشی در حدِ انسان ها. حتی شاید مافوق انسان ها. آلکس در یک آزمایشگاهِ زیست شناسی به وجود آمد. آزمایشگاهی چند منظوره جهتِ ساختِ سلاح های جدید. آزمایشگاهی متعلق به کنسرسیومی ...

داستان کوتاه محبت

داستان کوتاه محبت محبت همین‏که به سمتش رفتم، چَهچَهه اش قطع شد. پرید و آن سوی قفس رفت. ایستادم. نگاهش کردم. مضطرب بود. تکان که می خوردم، می پرید. از این سو به آن سو می رفت. به میله ها برخورد می کرد و دوباره پایین می آمد. هیچ راه گریزی نداشت. نزدیک تر رفتم. می پرید و می نشست و می پرید و می نشست. نوکش را باز کرده بود و لَه لَه می زد. قفس چه جای تنگی بود برایش. چه حسی دارد که تمام ...

داستان کوتاه ماجراهای پسر طلا فروش

داستان کوتاه ماجراهای پسر طلا فروش مربوط به گروه سنی کودک و نوجوان ماجرهای پسر طلافروش یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا، هیچ کس نبود. روزی روزگاری، نه در زمان های گذشته، بلکه همین نزدیکی ها، در شهر شیراز، طلافروش بسیار ثروتمندی بنام علی نمازی زندگی می کرد. علی نمازی ثروت بسیار هنگفتی داشت که از اجدادش بهش ارث رسیده بود و هر روز هم با کار و تلاش خودش به این ثروت عظیم اضافه می شد. مغازه ی طلافروشی ای داشت در خیابان ملاصدرا. ...

داستان کوتاه هدیه ای بنام ماه

داستان کوتاه هدیه ای بنام ماه داستان کودک هدیه ای بنام ماه روزی روزگاری، نه خیلی سال پیش، بلکه در همین زمان های اخیر، دختر بچه ای، نه در سرزمینی دور، بلکه یک جایی همین دور و بر خودمان زندگی می کرد. اما این دختر بچه شباهتی عجیب با تمام دختر بچه های قصه های تاریخ داشت. او تنها بود. نه اینکه کسی را نداشت، هم پدر داشت، هم مادر، هم برادر بزرگ تر، هم خاله و عمه و عمو و دایی، و خلاصه کلی فک و ...

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • avaکارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • شهیدی هستمممنون میشم لینک گروه ایتا رو بزارین...
  • ایمان سعدتمه دوست دارم که این رمان از بی خانم...
  • ایمان سعدتعالی...
  • saraنمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم کارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.