دانلود رمان تو پاییز زندگی کن
پاییز که میشه، طُ میان تمام خش خش برگ ها، میان باران، میان همه ی کوچه پس کوچه های پاییز زده، در دل تمام درختانی که زرد و نارنجی شدن هستی.. طُ اصلا میان همه ی لبخند های منی، هنگام قدم زدن تو دل پاییز، موقع خوردن شکلات داغ تو زرد های مهر ماه و بوییدن اولین نارنگی پاییزی.. طُ خود منی، در اول پاییز!
*گاهی مجبوری بر خلاف دلت تصمیم بگیری، بشکنی اما نذاری کسی ...
خلاصه کتاب:
بنـام حق
این رمان روایت گر زندگی یک پسر است که بخاطر بی پولی و خرید داروهای پدرش مجبور به انجام کاری می شود که او را با چیزی بنام "عشق" که عجیب تلخ است آشنا می کند..
یک ازدواج به روایت هم خانه ای و پیشنهاد ازدواج از طرف دختر!
..
| مثل فروغ فرحزاد که به ابراهیم گلستان می نویسد:
انگار من، از جای بریده-زخمی، در تن تو روییده ام!|
•حرفی از عشق بزن!•
ا.اصغـرزاده
داستان کوتاه ضربدر
بنـام خودش
...
یک برگ از دستمال کاغذی جلو روم بر می دارم، چندمین برگه، نمی دونم؟
روبروم نشسته، تند تند چیزی رو تو گوشی تایپ میکنه و لبخندش پاک نمیشه!
با حرص چشم هامو می بندم.. دلم میخواد بترکه!
آخه من کجام شبیه نو عروس های یک هفته ای میمونه؟!!
بالاخره موبایل رو کنار میذاره.
-جانم عزیزم، چی میخواستی بگی؟
آب دهنمو قورت میدم.. حتی فکر کردن بهش هم زجرم می داد چه برسه به گفتنش، ولی گفتم، گفتم!
-امروز یه خانمی اومده بود اینجا، ندا.. ...
مصاحبه با آسمان اصغرزاده
عرض سلام خسته نباشید خدمت تمامی کاربران و نویسنده های عزیز .
🎙مصاحبمون مربوط به خانم آسمان اصغرزاده می باشد
#رزومه
#عضو_انجمن_رمانهای_عاشقانه
۱_بیو گرافی کامل جهت هر چه بهتر شناخته شدن شما :
آسماناصغرزاده ۱۹ ساله متاهل
۲_انگیزه ی شما برای نوشتن چیست؟
خیال باف خوبی هستم!...دوست دارم این آدمهاے خیالے تو ذهنم را بهشون جان بدهم!
۳_از چه سنی شروع به نوشتن کرده اید؟
۱۷
۴_ وقتی قدم به عرصه ی نویسندگی گذاشتید در این راه مشوق یاکسی که شمارا از نویسندگی منصرف کند داشته اید؟
نه ...
داستان کوتاه
✨ آرامشی از جنس بغض
? ژانر اجتماعی
✍ بقلم ا.اصغر زاده
قسمتی از داستان:
راویاولشخص"سحر"(حال)
با بغضے خفه کننده که سعے در محار کردنش داشتم
سرم را به چپ و راست تکان دادم.
باورش سخت بود خیلی بیشتر از خیلی سخت بود.
بی اراده اشکام راهِ گونم را پیدا کردند.
دستم را روی گلویم گذاشتم داشتم خفه میشدم نفس کشیدن
سخت شده بود و انگار در این دنیا اصلا اکسیژنی وجود نداشت.
عقب عقب رفتم و چشمام خیرهی چشمان سرخ کامران بود که انگار
براے اونم همه چیز تمام شده ...
دانلود رمان: عشقت برای من
نوشته: ا.اصغر زاده نویسنده انجمن رمان های عاشقانه
ژانر: #عاشقانه#غمگین
تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۱۳۱
خلاصه :
"کاش بین اون همه همهمه حواسم بیشتر
بهت بود تا بیشتر ازم دور نشی تا بیشتر سرد نشی بیشتر دلزده نشی
کاش کمتر عاشقت بودم تا کمتر بشکنم
کاش دلم کمتر بودنت را باور میکرد تا بودنت آسان تر هضم شود
پایان خوش
قسمتی از رمان:
-با خوشحالی تلفنو گذاشتم سرجاش و جیغ زدم:-مامان وای مامان وای وای وای.
مامان هراسان از آشپزخونه خارج شد:-چیه چته دختر؟
همانطور ...
? دانلود رمان: دل من
? نوشته: ا.اصغر زاده نویسنده انجمن رمان های عاشقانه
? ژانر: #عاشقانه#غمگین
? تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۱۸۱
? خلاصه:
بنام آفریننده ی عشق
دل من....به نوشته ی:ا.اصغرزاده
خلاصه:هلیا،گلی که از درون گل دیگری روئیده است
یک شباهت و یک عشق یک طرفه گاه سرنوشت را برهم میریزد و آرامش قلب را تا مرزِ نیستی میکشاند
#ا_اصغرزاده
ژانر:عاشقانه،غمگین
لینک دانلود رمان حذف شد
? دانلود رمان: تمنا
? نوشته: ا_اصغرزاده(آسمان) نویسنده انجمن رمان های عاشقانه
? ژانر: #عاشقانه#پلیسی
? تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۲۶۶
? خلاصه:
بنام حضرت دوست،که هرچه داریم از اوست
تمنا،به نوشته ی:ا.اصغرزاده
تمنا دختری از جنس انتقام
دختری که به خاطر انتقام مادرش وارد یه باند قاچاق میشه،پسری که نفوذی وارد باند میشه و....
ژانر:عاشقانه،پلیسی
لینک دانلود رمان حذف شد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.