دلنوشته سنگلاخ غم
مسیر سختی بود
از این همه هموار
یکی کشاند ماه را به سنگلاخ غم!کدام غروب را
خورشید میرفت
به تبعِ لبخند؟!
من که شنیدم، با زور میرفت!در یا میگفت
این راز پنهان در اشک مهتاب!میگفت مهتاب خوابش نمیبُرد
دیدار میخواست!
کو گندم شهر؟!
پنهان چه جایی است؟ دست کدام دشت؟تا صبح گر بیدار باشم
میبینم او را، در این گذر؟اینجا سکوت و خواب چشمه
رقص درختان، آواز باران
دستی که با زور فردایِ فردا
فردا و فردا
بازهم فرداچنگ میزد شمع سحر را
تنها جواب بود!
انکار تقدیر انگار خواب بود!
مهتاب تا صبح بیدار ...
دلنوشته صبحدم
صبحدم رنگ شب است وقتی نگاهی نیستش
تو که باشی می شود جان داد
والا نیست عرش#مهدیه_سعدی[caption id="attachment_13546" align="aligncenter" width="297"] [/caption]
مصاحبه با مهدیه سعدی
عرض سلام خسته نباشید خدمت تمامی کاربران و نویسنده های عزیز .با مصاحبه سه شنبه این هفته در خدمت شما عزیزان هستیم.مصاحبمون مربوط به خانم مهدیه سعدی می باشد :#رزومه
#عضو_انجمن_رمانهای_عاشقانه
۱_بیو گرافی کامل جهت هر چه بهتر شناخته شدن شما :
مهدیه سعدی
متولد ۷۷
۲_انگیزه ی شما برای نوشتن چیست؟
نوشتن برای من انگیزه نیست انگیزه رو به وجود میاره😅درواقع میشه گف موهبتیه که تو موقع ناراحتی ارومم میکنه☺️۳_از چه سنی شروع به نوشتن کرده اید؟
۱۱ سالگی
۴_ وقتی قدم به عرصه ...
?شعر
✨کودکی از دیار ماه
? ژانر اجتماعی
✍ بقلم مهدیه سعدی
مهدیه سعدی .......
??
?
گامی به سوی ناکجا
با سرنوشتی ناروا
دستی به دست
پایی به خاک
دل مرده در این ناسزا
شب پرسه ها
در کوچه ها
لبریز از حس فنا
قفل به زنجیر زمان
بغض گلوگیر
خفقان
چشمی پر از حسرت و آه
روزها به رنگ شب سیاه
یک کودک از دیار ماه
باز شده اسیر راه
روحی که در غم جا ماند
باز آرزو ناکام ماند
یک دل جلو
یک دل عقب
با چشم تر
ناظر به بخت آدما...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.