خلاصه کتاب:
راجب یه پسر مجرد که کلا با ازدواج مخالفه و میخواد از ایران بره که با یه دختر تصادف میونه و اون حافظه اشو از دست میده.... پسره چون میخواد به مشکل نخوره نمیزاره بره پیش پلیس و نگهش میداره تا حافظه اش برگرده.
دانلود رمان بمان ای عشق
درباره ی دختری به اسم ونوس هستش که تو دانشگاه شهرستان قبول میشه…با صمیمی ترین دوستش برای ثبت نام دانشگاه عازم اون شهرستان میشن و ...
بخشی از داستان
-معلوم هست این ساعت روز چرا منو از خواب بیدار کردی؟این همه سر و صدا چیه؟
-ونوس به پشت سر نگریست.فرودگاه بسیار شلوغ بود و مردم با دسته گل های زیبا به انتظار ایستاده بودند.
-من فرودگاه هستم.
پریسا با تعجب گفت فرودگاه برا چی؟
-عمو دیشب اخر وقت تماس گرفت و گفت ...
خلاصه کتاب:
آتریسا یک دختر شیطون و مغرور، که سر دسته یک گروه پنج نفره تو دانشگاه هستش، آن ها دنبال کارهای هیجان انگیز و پر خطر هستن و معتقدن که با انجام این کارها به نحوی به مردم کمک میکنند.
از قضا در یکی از عملیات هایشان...
آیا دوست دارید که نتیجه اش را ببینید؟ که چه اتفاقی می افتد؟ پس تا آخر این رمان با ما همراه باشید.
خلاصه کتاب:
بعد از ماجرای انجمن خون آشام ها، گرگ افسانه آزاد و رها شد و به درون جنگل قدم گذاشت. اما نه به میل خودش. از سمت جایی فرا خونده شد. از سمت جادوگری که داخل جنگل زندگی می کرد. جادوگری که رازهایی رو پنهان کرده بود و قصد داشت کار خطرناکی رو انجام بده... گرگ افسانه فهمید که می تونه حیات رو به افسانه برگردونه. فقط با بدست آوردن گوی حیات می تونه این کار رو انجام بده. اما احتمال به دست آوردن اون گوی خیلی خیلی کم بود و به خاطرش باید...
دانلود رمان خانه جوانان سالمند
جوانان سرخورده ای که از زندگی در اجتماع خسته شده اند و هر کدام به طریقی با مردی مرموز مواجه میشوند.
قسمتی از رمان
صدای آژیر ماشین آتش نشانی و سر و صدای مردم همه جا را فرا گرفته بود. باد شدید درحال وزیدن بود و فضای متشنج حاکم را مضطربانه تر جلوه میداد.
آب دهانش را قورت داد و بینی اش را بالا کشید. از لبه پشت بام به پایین نگاه کوتاهی انداخت و ترسیده سرش را بالا ...
داستان کوتاه کَک ماری جوآنا
دو سالم بود که پدرم برای اروم کردنم موقع شیطنت هام،هیولای بزرگی توی ذهنم ساخت.
وقت هایی که رفتارم همه رو ازار میداد و چشم غره های مادرم تاثیری نداشت پدرم با چندتا کلمه کاری میکرد که اروم کنارش بشینم و از ترس تکون نخورم.
اون همیشه هیولایی که توی ذهنم ساخته بود رو برام یاداوری میکرد.
(کَک ماری جوآنا).
هیولای بزرگِ وحشتناکی که من باور داشتم از دل تاریکی بیرون میاد و منو بابت اذیت کردن دیگران با خودش ...
خلاصه کتاب:
انگار وقت آن رسیده است؛ زمان بازیِ تقدیر و من باید نقشم را در زندگی ایفا کنم نقشی را که نمیدانم هرچه خوب تر بازی کنم بهتر است یا بدتر...
آیا این نقش به نفع من است یا به ضرر من؟
چه کسی میداند برنده و بازنده ی این بازی کیست؟
در این مسیر چه اتفاق هایی رقم خواهد خورد؟!
چیزی را در این بازی نمیدانم اما از یک چیز مطمئن هستم که خواستن و نخواستن من تأثیری در این بازی ندارد، پس مجبورم تسلیم شوم و این بازی را هرچند به ناحق شروع کنم. بازیی را که نمیدانم به کجا ختم خواهد شد...
دانلود رمان لیلی عاشق است
وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد
وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي آفريد
وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي کشيد
وقتي عطش طعم تو را بااشکهايم مي چشيد
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود ونه دلي
چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي
يک آن شد اين عاشق شدن دنيا همان يک لحظه بود
آن دم که چشمانش مرا از عمق چشمانم ربود
وقتي که من عاشق شدم شيطان به نامم سجده کرد
آدم زميني تر ...
خلاصه کتاب:
عطا بعد از هفت سال دوری از وطن برمیگردد.
اما در این مدت، همه چیز تغییر کرده... حتی رعنایی که روزی عشق زندگیاش بود
و او در تلاش است تا سر از زندگی رعنا درآورد و در این میان عشق خفتهاش سر باز میکند و...
خلاصه کتاب:
ماهین با قلب مهربون و همهی ذوقِ زندگی و انرژی مثبتهاش، درد عمیقی رو از بچگی به دوش میکشه... . اون مثل بیشتر دخترها دنبال مد و ظاهر امروزیه، درحالی که داره روزمرگیهاش رو میگذرونه خیلی اتفاقی در محیط کار مذهبی قرار میگیره و روز اول خانمی اون رو بخاطر ظاهر امروزیش مورد قضاوت قرار میده، حالا این دختر نمیتونه بیتفاوت باشه و قطعاً با یکدامِ ظریف این قضاوت رو تلافی میکنه.
خلاصه کتاب:
در حالی که میز را دور میزد و کلید ضبط کن را لمس میکرد گفت:
_چیشد که خودت جلو رفتی ؟
بدون نگاه کردن به چهره اش میدانستم در حال چیدن نقشه مرگم است...
آرام آرام سرم را بلند کرده و خیره چشمان دکمه ای اش شدم.
پوست صورتش طوری بود که گویی یک لایه قیر روی خاک تشنه خشکیده ریخته باشند.!
خلاصه کتاب:
کارن نیک زاد یکی از معروف ترین و مشهور ترین خواننده های ایرانه، اما با هویت پنهان و گذشته ای تاریک!
با یه برخورد تصادفی بعد از سال ها با عشق سابقه ش رو به رو میشه.
شعله های کینه و نفرت تو وجودش رخنه میکنه و به فکر انتقام میوفته...
انتقام از دختری که قلبش را سوزانده، و مسبب مرگ مادرش شده. کارن نیک زاد یکی از معروف ترین و مشهور
ژانر:عاشقانه،انتقامی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.