رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز

دلنوشته های عاشقانه

دلنوشته های عاشقانه شامل بهترین دلنوشته های عاشاقانه ، دلنوشته های احساسی ، دلنوشته های غمگین ، دلنوشته های زیبا و پرمعنی و… می باشد

دلنوشته هایی که داخل سایمون قرار میگیرند از نویسنده های خود سایت میباشد . دلنوشته های عاشقانه و احساسی برای شما عزیزان که عاشق این متن ها هستنید قرار داده میشود .

در ضمن شما میتوانید این دلنوشته هارو بعنوان عکس نوشته های عاشقانه و زیبا برای خودتون ذخیره کنید یا هم میتوانید از دلنوشته های زیبای سایت رمانکده بعنوان پست های خود در شبکه های اجتماعی

یا بعنوان پروفایل خود انتخاب کنید که بی شک بهترین دلنوشته هارو ما برای شما داخل سایتمون قرار داده ایم

دلنوشته کوچه پس کوچه

دلنوشته کوچه پس کوچه در کوچه پس کوچه های خاکستری زندگی، سرگردانم. دیروز به خیال اینکه همیشه روز می ماند در واپسین لحظات فرار،فانوسم را جا گذاشتم #هیمو_عزیزیان

  • 1752 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,324 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته زلف

دلنوشته زلف ‍ 🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧 بسم زیبایی بی مرز خدا بافته ات می نویسم غزل از زلف طلا بافته ات ... و اذا زُلْزِلَتِ الْزلف زری بافته ات طره ی تافته ی زلف جدا بافته ات شعر می خیزد از انگشت تمام شعرا غزل انگیز کند روی تو را ، بافته ات شرق تا غرب نگاهم همه اش موی تو بود این سیه موی شما تا به کجا بافته ات ؟ دختران ، حور و ملک ، جن و پری رشک برند که خدا این همه محبوب چرا بافته ات ؟ فتبارک بسرایید ...

  • 1753 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 954 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته از یه جایی به بعد

دلنوشته از یه جایی به بعد از یه جایی به بعد دلت فقط مرگ می خواد...دقیقا همون جایی که آزار از آسمان هفتم گذر می کنه... #زهراسرداحی

  • 1753 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,819 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته لعنتی

دلنوشته لعنتی بیماری این قلب لعنتی را دوست دارم وقتی که با دیدن چشمانت ضربانش غیر طبیعی می شود #زهرا_دباشی

  • 1754 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,196 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته یک نفر

دلنوشته یک نفر ... هر کسى باید یک نفر را داشته باشد تا حالش از تنهایى درد نکند #امیروجود

  • 1754 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 972 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته اولین عیدی

دلنوشته اولین عیدی باز نداشتنت شد اولین عیدیِ این سالِ من! #ا_اصغرزاده[آسمان]

  • 1754 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,086 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته هستی

دلنوشته هستی ‍ اے هســتــے ســاز زیــبــایــے ها... چــگــونهمــے تــوانــم غــزلــے بــه ســرایــم از آن رخــســار زیــبــایــش ڪــه خــود ســرایــنــده ے بــســیــارے از غــزل هاســتــ؟ #ســاغــر_دانــشــمــنــد

  • 1754 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,935 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته بار اول

دل نوشته بار اول ‍ بــار اولــے ڪــه بــهم گــفــت دیــگــه نــمــیــ‌خــوام بــبــیــنــمــت،بــار اخــرے بــود ڪــه مــن رو دیــد،غــرور ڪــه خــاڪ پــا نــیــســتــ. #مــرضــیــه_الــفــ

  • 1754 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 734 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته به نام آن که

دلنوشته به نام آن که ‍ به نام آن که آهنگ دلنواز دوستی را در کلیسای دلها به صدا درآورد. وقتی امروز درون کوچه های خالی ذهنم راه می رفتم و به گذشته می اندیشیدم، فقط صدای خش خش برگهای زرد پاییزی بودند که زیر پاهایم خرد می شدند، و مرا در این سکوت همراهی می کردند. نمی دانم، شاید این حق من است که باید افسوس بخورم وتنها باشم. همیشه وقتی احساس تنهایی می کردم، اشک هایم بودند که مرا دلداری می ...

  • 1755 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 727 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته فنجان چای

دلنوشته فنجان چای مثل فنجان چای داغ در زمستان، مثل چتر زیر باران، مثل لیلی برای مجنون، وجودت برای وجودم الزامی ست. مریم صدرممتاز

  • 1755 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,514 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته گرمای محبت

دلنوشته گرمای محبت ‍ قدم های آهسته ام را در پیاده روهای شهر تنهایی برمی دارم. دست هایم یخ زده است، از سردی تمام آدم ها. دنیای تنهایی از، سردی آدم هایش همچون عصر یخبندان شده است! دست های یخ زده ام را برای ذره ای گرما به درون جیب هایم فرو می برم و قدم هایی که از شدت سرما، جانی برایشان نمانده را برمی دارم. سوز شدیدی دارد، فریاد نا امیدانه ی این شهر، و من در بین این سوز سرما به دنبال ...

  • 1755 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,526 بازدید
  • ارسال نظر
دلنوشته نمی‌دانم

دلنوشته نمی دانم ‍ نمیدانم شاید ما برای همدیگر معرکه نبودیم شاید بهتر و زیباتر و انسان تر از ما برای همدیگر پیدا میشد اما دستِ کم یک چیز را خوب میدانم! با بودنمان، نه جای خالی ای بود و نه ابراز وجود این همه فاصله که امروز، هر لحظه ما را با رنگ حسرت درآمیخته اند ... #نگین_باقریان

  • 1755 روز پيش
  • دلنوشته عاشقانه
  • 1,832 بازدید
  • یک نظر
درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • avaکارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • شهیدی هستمممنون میشم لینک گروه ایتا رو بزارین...
  • ایمان سعدتمه دوست دارم که این رمان از بی خانم...
  • ایمان سعدتعالی...
  • saraنمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم کارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.