دوست دارم باز هم، بازی کنم با تک تک کلمات و به اسارت بکشم عشقت را میان وجودم.
دوست دارم، آن قدر عشقت، قلبم را به بازی بگیرد که فقط برای یکبار هم شده لبهای تو به اعتراض باز شود.
دوست دارم آنقدر میان قلبم حبس کنم عشقات را، تا لبان زیبای تو هم لب به اعترافی بگشاید.
اعترافی همچون اعترافِ تلخ عشق.
دوست دارم آنقدر دوستت بدارم که آتش نگاهم ذوب کند کوه غرورت را و تو هم فقط برای یکبار هم که شده همچون دیوانگان فریاد بزنی و بگویی.
من هم عاشق هستم، عاشق برق نگاهت.
#م_طالع_(سرنوشت_نویس)
بهترین دکلمه ای که شنیدم اثر ایشون بود
فوق العاده بود