رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان گلی در پیچک آتش و عشق رمان بسیار زیبا و پر محتوا

دانلود رمان گلی در پیچک آتش و عشق رمان بسیار زیبا و پر محتوا

 

هرگونه استفاده از متن فایل به صورت زیراکس، بازنویسی، ضبط کامپیوتری، تهیه CD، نمایشنامه،

فیلم نامه و استفاده در سایت های مختلف بدون اجازه کتبی ناشر و مؤلف ممنوع است و در صورت

مشاهده از متخلفان به موجب بند۵ از ماده ۲ قانون حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند.

خلاصه این رمان زیبا :

 

آهو دختر یکی از ثروتمندان شهر، که ۹ سال قبل توسط اتابک دزدیده شده، توسط برادران قَدَرش پیدا میشه.

بنا به مصالحی در اوج عزت و احترام، مجبور میشه با آرازِ زیبا و اخمو ملقب به هیولا، دوست صمیمی و خونوادگی شون همخونه بشه و………….. عشقی آرام به زیبایی در وجودشون لانه میکنه……. ولی…..

با تمام عشقشون، تحمل همدیگه کار خیلی سختیه……..

 

قسمتی از این رمان زیبا :

 

چشمام دو دو میزد. قفسه سینه ام چکش وار میکوبید. نفسهای بریده بریده ام، صورت پژمرده و زردم، جسم نحیفم،

زیر فشار ترس و وحشت در حال پاشیدن بود، پاهام یاری نمیکرد چرا که دیگه نایی در خود نداشت.
توی دلم داد زدم: ای خداااااا بسه دیگه، نمیتونم ……….. نمیتوووووونم!!! دیگه نمیتوووووونم!
هق هق گریه ام در میان نفسهای بریده ام گم شد. خسته شده بودم.
هرروز تا شب مثل کنیزهای مطبخی، در برابر لاشخورهایی با چشمانی بخون نشسته ، که هرلحظه روحمو خش میدادند،

گرگ صفتانی که رحم و مروت و مردانگی رو در خود زنده بگور کرده بودند، کلفتی میکردم!
صدای نکره ی کریم بگوشم نشست که داد زد: دختره یِ هرزه یِ پدرسگ، چرا اون تنِ لَشتو تکون نمیدی، یاا… تکون

بخوررررر ببینم! تا کی میخوای کپه ی مرگتو بذاری؟!
در حالیکه موهامو میکشید نالیدم: آی آی توروخدا …….. توروخدا…….. موهام کنده شد نکش، باشه غلط کردم ……….
کریم بدتر داد زد: ننه سکینه هووووووی زنیکه کجایی؟ بیا ببینم، پس تو اینجا چه غلطی میکنی؟ مگه نگفته بودم باید همه

دانلود رایگان  دانلود رمان چشم به راه

چیزو بهش دیکته کنی کفتارپیر!! بزنم استخوناتو له کنم عجوزه ی بد ترکیب ……. هنوزم که هنوزه این پدرسگ تنِ لَش که

کار کردن بلد نیست!!!!

رمانی عاشقانه

 

با نگاه خشمگین و شرورانه ای که بهم انداخت بلند گفت: هااااا چته؟ تنت میخاره؟ خسته ای؟ نه مثل اینکه لازمه باهات یه

خورده کار کنم! و با مشت لگد به جان نحیفم افتاد.
ننه سکینه نالان گفت: آقا تورو خدا غلط کرد!! شما به بزرگی خودتون ببخشیدش! این دختر هنوز بچه هستش! توروخدااااااا!
که در همین حین خودش آماج مشت های این گرگ بی وجدان شد.
نمیفهمیدم چه حالی دارم! همه جای بدنم میسوخت.
مدتی بعد صدای خسته ی ننه سکینه بگوشم نشست که گفت: سحر جان، بلند شو مادر، بلند شو عزیزکم!
این زن تنهایِ شکسته، که خطهای کنار چشم و لبهاش نشان از گذر روزگار بر پیکر این پیرزن مهربان رو داشت، در حالی ک

خود درد داشت ولی باز هم از منِ تنها و ضعیف و دلشکسته حمایت میکرد. منی که تند بادی شدید اونو از میان خونواده و

ستون حمایتگرش دور کرده بود! منی که بی رحمانه در میان شرارتها، طمع و دشمنی هایِ انسان هایی کثیف، به غایت

مورد شکنجه روحی و جسمی قرارگرفته بودم. دختری که با وجود داشتن خاندانی اصیل و خونواده ای بزرگ و اسم و رسم

دار مورد بی مهری روزگار قرارگرفته و تنها شده بودم.

لینک دانلود رمان حذف شد

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • حتما نظرتون راجب این رمان برامون بنویسید

    • اشتراک گذاری
    مشخصات کتاب
    • نویسنده: فاطمه سودی و آرزو جلالی
    • تعداد صفحات: 632
    • 2091 روز پيش
    • علی غلامی
    • 4,931 بازدید
    • ۱۱ نظر
    https://www.romankade.com/?p=14651
    لینک کوتاه مطلب:
    نظرات این محصول
    • ناشناس
      شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ | ۱۹:۲۵

      سلام
      دوستان لطفا کمک کنید
      اسم
      رمان رو بلد نیستم❤❤❤
      داستان اینجوریه که یه دختر بی قید و بند قبل ازدواج برای اخرین سفر مجردی میره که هواپیما سقوط میکنه و اونجا با یه پسر مذهبی روبرو میشه و در مورد دین سوالاتی ازش میپرسه نجات پیدا میکنند و اون دختر تازه میفهمه که عاشق شده و کم کم عوض میشه فکر کنم اسم شخصیت دخترش مارال بود
      لطفا اگه کسی میدونه بگه خیلی فکرم درگیره

      • ناشناس
        شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۱ | ۲۲:۳۱

        آدم و حوا( برزخ اما…)

    • مژگان
      یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۴:۰۷

      عالیه

    • ناشناس
      پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۸ | ۰۶:۴۸

      عالی بود لطفا فصل دوم رو هم بذاریر

    • y
      دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۷ | ۱۴:۳۶

      سلام واقعا ممنون رمان بسیار فوق العاده ای بود فقط اینکه فصل دوم داره و متاسفانه سایت شما فصل دوم رو نزاشته میشه لطف کنید هرچه زود تر فصل دوم هم بزارید

    • ناشناس
      جمعه ۲۷ مهر ۱۳۹۷ | ۲۱:۴۳

      رمان زیبای بود. فصل دوم کی آماده میشه.

    • محبوبه
      دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۲:۱۶

      سلام .
      رمان بسیار زیبا، با قلم شیوا
      ممنون
      لطفاً بفرمایید فصل دوم رمان کی میاد

    • مهدیه
      یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۴:۳۹

      این رمان عالی بود منتظر فصل دومش هستم

    • ناشناس
      سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۹:۱۱

      رمان خوبی بود می خواستم ببینم فصل دومش و کی می یاد. اصلا فصل دومی داره یا نه

    • ناشناس
      پنجشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ | ۲۲:۴۴

      خواهش میکنم فصل دو رو بزارین

    • ….
      چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۷ | ۲۱:۴۰

      فصل دومش کی میاد

    درباره سایت
    رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
    بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
    آخرین نظرات
    • عالی واقعا دلنشین بود...
    • ساریناعالی...
    • خیلی خوب بود کاش یکی باشه همینجور هوایی ادمو داشته باشه...
    • منسلام توروخدا میشه بگید فصل دوم کی میاد من که بدجوزی تو خماری موندم این رمان عالی...
    • امیرعای بود...
    • لیلالطفا جلدای بعدیو زودتر بذارین لطفا...
    اعتبار سنجی سایت
    DMCA.com Protection Status DMCA.com Protection Status
    شبکه های اجتماعی
    کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
    طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.