رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان حباب رنگی

دانلود رمان حباب رنگی

به نام خداوند جان آفرین
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگرتورا گذری بر مقام ما افتد
حباب وار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی توعکسی به جام ما افتد

رمان حباب رنگی

قسمتی از رمان :

بعد از سالها زندگی تو شهرِ کوچیک با اصرار رامین که خودش تو مرکز

استان تو یه شرکت بزرگ کار می کرد ؛ ما هم به این شهر اسباب

کشی کردیم. همه مون خیلی هیجان داشتیم.منو رویا بیشتر ،چون

شهر بزرگتر بودُ امکاناتِ بیشتر پیشِ رویمون بود.
دانشگاه که من رویاش رو داشتم.و رویا هم مدرسه بهتر ؛ همینطور

امکاناتِ تفریحیِ بیشتر که برای رسیدنُ استفاده ازشون بی تاب

بودیمُ هرشب قبل از خواب، نقشه می کشیدیم.
مامان از این که به خانواده اش نزدیک می شد خوشحال بود .رامین

که دیگه گفتن نداره ،از تنها بودن خسته شده بود،از این که دوباره کنارِ

ما زندگی خواهد کرد بی نهایت خرسند.رامین پسرِ احساسیُ

مهربونی بود و مخصوصا با من رابطه ی عالی داشت.منم عاشقِ

داداشِ مهربونم بودم.تو هر مسئله ای باهاش مشورت می کردم.

فقط نگران بودیم که دو ماه از سالِ تحصیلی گذشته،با این حال منو

رویا قول داده بودیم این مسئله رو درسمون تاثیرِ منفی نذاره!
من سالِ آخر بودم و رویا دوسال از من کوچکتر بود.با چند بار رفتُ آمد

دانلود رایگان  دانلود رمان اقبال از مریم سادات نیکنام

مامان اینا تونستند خونه بزرگ و خوبی رو بخرند.خونه ای که بتونیم

هرکدوم یه اتاقِ مجزا داشته باشیم.این برای من که درسم

سنگین تر بود،ایده آل بود.کلی برایِ چیدنش و وسایلی که باید

بخرم نقشه داشتم.جمع کردنُ بسته بندیِ وسایل وقت گیر و

سخت بود؛اما با شوقُ ذوقی که داشتیم ،با خوشحالی انجامش می دادیم .

بالاخره بسته بندی تمام شدُ ما این شهر کوچیک رو به مقصد یه کلان شهر

و آینده روشن ترک کردیم.به محضِ رسیدن ،تا کارگر ها اثاثیه رو تخلیه کنند،

منو رویا تو خونه گشتیمُ هر کدوم اتاقمون رو انتخاب کردیم. سعی کردیم از

بین کارتون ها وسایلمون رو پیدا کنیم ُ به اتاقمون ببریم.
خونه یه واحدِ۱۵۰ متری در طبقه سوم یه آپارتمانِ پنج طبقه بود.خوبیش این

بود که تک واحدی بودُ واحد دیگه ای کنارمون نبود. واردِ خونه که میشدی

یه سالن بزگ با پنجره هایی که سرتاسرِ دیوار رو پوشونده بودُ نورِ زیادی رو به خونه میداد.

 

لینک دانلود برای ویرایش برداشته شد

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: الف صاد
  • تعداد صفحات: 288
  • 2152 روز پيش
  • علی غلامی
  • 3,084 بازدید
  • یک نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • دنیا
    ۹ خرداد ۱۳۹۷ | ۱۵:۵۰

    چرا به جای خلاصه میاین کل صفحه اولو میزارین؟
    این کارتون خیلی بده . .. آدم میخواد رمانو انتخاب کنه باید دو دقیقه فقط خلاصشو بخونه

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.