رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان سکوت حقیقت

دانلود رمان سکوت حقیقت

رمان سکوت حقیقت
نویسنده فاطمه حمیدی

هوای قبرستان سرد و بارانی بود.صدای زجه ی مادری که فرزندش را به خاک گور

می سپرد رعشه به اعصابم می انداخت… باد پاییزی با شدت بیشتری وزید و

قطرات باران به صورتم برخورد می کردند… بار دیگر صدای زجه ی زن بلند شد،

نام فرزندش را صدا می زد…دست عمو روی شانه ام نشست: «هانا جان منتظر می مونم تا فاتحه ای برای پدر و مادرت بفرستی و بیای»
_«ممنون که هستین عمو جان.»
با گام هایی سنگین به طرف دو تکه سنگی رفتم، که حالا آرمگاهی بودند برای عزیزانم…
کاش هرگز پدر به درخواست دوستش برای دعوت به منزلشان در اصفهان پاسخ مثبت نمی داد تا آن تصادف لعنتی شکل نگیرد…
خم شدم و بوسه ای بر نام حک شده روی قبرشان زدم: «خدا نگه دار عزیزانم»
اشک های داغم که بر گونه ی سردم نشسته بود را پاک کردم و به طرف عمو رفتم: عمو جون من آماده م…
سوار ماشین عمو به طرف روستای…به راه افتادیم…
_ عمو جان ، همسرتون از اومدنم خبر دارن؟
عمو کمی مِن ومِن کرد:«راستش طلعت زنِ خسیس و پول پرستیِ ,اون زیاد

دانلود رایگان  دانلود رمان سکوت جلد دوم (هیس خدافظ عشقم) اندروید،pdf،ایفون

راضی نیست تو همراهم بیای ولی من توجه ی به خواستش ندارم. اگه به خاطر

بچه ها نبود تا به حال طلاقش می دادم اما افسون که مجبورم تحمل کنم!…»

غمگین گفتم : «یعنی از حضورم ناراحت می شه»
_ «چی بگم, راستش عمو جون بهتر باهاش مدارا کنی…»
_ «چشم همه ی سعیم رو می کنم »

وارد خانه عمو شدم و نفس عمیقی کشیدم, آب و هوای روستا بی نظیر بود,

مخصوصاً خانه عمو که در منطقه ای کوهستانی قرار داشت…
مشغول نگاه کردن به اطراف بودم,عمو زود تر از من وارد ساختمون شده بود

تا با همسرش صحبت کند…
با دیدن اسب قهوه ای رنگی که در گوشه ی باغ قرار داشت ذوق زده به طرفش

دویدم,عمو سرکارگر مزرعه ی اسب بود و از لحاظ مالی وضع خوبی داشت،

قسمتی از اسب های اصیل اون مزرعه به خودش تعلق داشت…
دیدن اون اسب قهوه ای رنگ خاطره ی کنه ای را درون ذهنم زنده کرد…

دانلود دلنوشته های عاشقانه :

Www.romankade.com/category/دلنوشته-های-عاشقانه/

 

لینک دانلود رمان حذف شد

 

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: فاطمه حمیدی
  • تعداد صفحات: 327
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • avaکارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • شهیدی هستمممنون میشم لینک گروه ایتا رو بزارین...
  • ایمان سعدتمه دوست دارم که این رمان از بی خانم...
  • ایمان سعدتعالی...
  • saraنمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم کارتون حرف نداشت نویسنده عزیز...
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.