رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان عشق آسمانی

دانلود رمان عشق آسمانی

نوینسده : حلما عضو انجمن رمان های عاشقانه

ژانر: #عاشقانه#اجتماعی
تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۸۳

 خلاصه :

داستانی که میخوام بگم در مورد یک دختر وپسربه نام دریا وآرش که دوستای خانوادگی هستن دریا عاشق آرش ولی آرش به دلیل شکست عشقی طرف هیچ دختری ونگاه نمیکردو…….
امیدوارم تا آخر رمان منو همراهی کنید
واز رمانم لذت ببرید

قسمتی از متن :

نور خورشید از پنجره اتاق به صورتم میتابید که باعث شد بیخیال خواب بشم از روی تختم بلندشدم ورفتم سمت پنجره به آسمان خیره شدم که همش ابر بود انگار میخواست بارون بباره باز دوباره صداش در اومد
سحر(نامادری ام).دریا بیا صبحانه آماده کن
شما میتونی قبل اینکه بیای اتاقم در بزنی
سحر.واسه من زبون درازی نکن زود باش بیا صبحانه آماده کن
باشه برو من میام خدایا چی میشد مامانم زنده بود تا همچین کسی بهم دستور نمیداد اگه مامانم بود نوکرشم بودم هرکاری میگفت انجام میدادم ولی اینو نمیخوام کی از دستش راحت میشم بیخیال افکارم شدم ورفتم سمت دستشویی ومسواک زدم وصورتمو شستم بعد خشک کردن صورتم از پله ها رفتم پایین وصبحانه رو آماده کردم بعد خوردن صبحانه مشغول کارای خونه شدم وناهار آماده کردم
زینگ زینگ زینگ
سحر.دریا درو باز کن
رفتم وآیفون برداشتم وچهره بابامو دیدم که خستگی از صورتش میبارید ودر و باز کردم وآمد داخل
سلام باباجون
بابا.سلام دخترم

دانلود رایگان  دانلود رمان دختر بد پسر بدتر

سحر.سلام عزیزم
نزاشتم بابام جوابشو بده که گفتم باباجون لباساتو عوض کن بیا ناهر بخوریم
سحر.چرا وسط حرف بابات میپری
بابام چیزی نگفت که وسط حرفش بپرم وچشم قره ای بهش کردم ورفتم سمت آشپزخونه ظرفارو چیدم رومیز بابا وسحر اومدن ونشستن وناهارمونو خوردیم ظرفارو که جمع کردم بابایی چایی میخورید
بابا.اگه درست کنی دستت درد نکنه
چشم چایی ریختم وبردم سمت پذیرایی وچایی هارو گذاشتم روی میز وکنار بابا نشستم
سحر.میگم رضا امشب بریم خونه نسترن(دوست خانوادگیمون)
آره بابا راست میگه بریم
بابا.باشه زنگ بزن بهشون

دانلود صد ها دکلمه صوتی زیبا :

 

www.romankade.com/رمان-ها-و-داستان-های-صوتی/

 

لینک دانلود رمان حذف شد

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : 4 امتیاز کل : 4
  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: حلما
  • تعداد صفحات: 83
  • 2290 روز پيش
  • علی غلامی
  • 5,880 بازدید
  • ۳ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • narges
    ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ | ۱۴:۰۷

    عاولی بود

  • ناشناس
    ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ | ۱۳:۰۰

    دنباله آرش سحر

  • جوادم
    ۲۳ دی ۱۳۹۶ | ۲۱:۵۲

    وااااای خیلی خوشحالم رمانم اومد تو سایت امیدوارم خوشتون بیاد

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.