نوینسده : نرگس خوئینی و پریا اصغرپور عضو انجمن رمان های عاشقانه
ژانر: #عاشقانه
تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۷۰۰
نوشته خانم بهجت
به نام تک مکانیک قلب های تصادفی
گاهی وقت ها زندگی آنقدر پر از فراز
و نشیب میشود که پس از مدتی
دویدن وسط آره می ایستی
سرت را بالا میگیری و میگویی :
دیگه خسته شدم پس کی تموم میشه،
دارم کم میارم….
ولی در همان لحظه دوباره نیرویی در تو پیدا می شود که باز هم به دویدن ادامه دهی تا….
داستان زندگی آدمهایی از جنس ما ولی
ی خورده با مشکل ،داستان آدمهایی که
کم می یارن ولی نمی تونن از جاده
سرنوشت دل بکنن..
دوستان با ما همراه باشید تا ببینیم توی
این جاده سرنوشت قراره چه اتفاقاتی
بیوفته….
شخصیت ها:محیا-فاطیما-پریا
میلاد-مهیار-مهدی
کارن- کیارش-کیوان
نویسندگان:نرجس و پریا و فاطیما
……. وقت رفتن…….
محیا: بسه دیگه چقدر زرزر میکنی تو؟ سرم رفت
مهیار:اه باز جوجوی بدی شد یا!
دیگه داشتم از دستش کلافه میشدم
یه ریز داشت غر میزد
با داد و یکمیم اخم گفتم:میام میزنم تو ملاجت ها!
بلند خندید و گفت : وای وای ترسیدم
با صدای بلند داد زدم: مااماان بیا این نکبت و بنداز بیرون
دوباره خندید و گفت: به جان محیا دلم برات تنگ میشه
حالت هر شدن و در آوردم و یه لبخند بزرگ زدم و گفتم: آخی چقدرم که دلت برام تنگ میشه ،خوبه من نبودنی با پریا و فاطیما میرین عشق و حال بعدشم برای من عکس صافی هاتون رو میفرستید
…..
اومد روبروم نشست و لپ مو کشید و گفت: حسودی نکن جوجو
دست شو پس زد مو گفتم: به من نگو جوجو
خندید و گفت : آخه خیلی شبیه به اون هایی
یه چشم غره حسابی بهش رفتم
اومد جلو و لپ مو محکم بوسید و گفت:
الهی داداشی فدات بشه جوجویی. .
یه لبخند شیطانی اومد رو لب مو گفتم؟
انشاالله
خیلی رمانه جذابی بود.ممنون از نویسنده های عزیز.خانم نرگس خوئینی