? دانلود رمان: تلافی میکنم
? نوشته: بیتا نویسنده انجمن رمان های عاشقانه
? ژانر: #عاشقانه#طنز
? تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۶۴۲
دختری به اسم ساناز که حافظهاش
رو طی یک تـصادف به همـراه پـدر و
مادرش از دسـت داده…و از وجوده خانواده پدریش خبری نداره.
ساناز با پسری به اسم میلاد آشنا میشه
و حاضر میشه که به میلاد کمک کنه و طی
این اتفاقات خانواده پدریش رو پیدا میکنه….
و در این بین اتفاقاتی میفته که باعث میشه زندگی ساناز تغییر کنه.
ژانر : طنز و عاشقانه.
با صدای گوشیم از خواب پریدم ..
-الو سلام
-سلام ساناز واسه همیشه رفت تنهات گذاشته … حالا دیگه رو کدوم ادم حساب میکنی سامان هه اون داداشی که ازش حرف میزدیو دوسش داشتی واسه همیشه رفت آلمان حالا با این حافظه ی ازدستت داد و با اون دوستای خلو چلت زندگی کن
-تو کی هستی چیمگی سامان چیشده
-بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوق
یه نگاه به دور و برم انداختم ار روی تخت بلند شدم
یه نوشته رو ایینه اتاقم بود
…….سلام ساناز میدونم الان حتما کسی بهت زنگ زده هرچی هم گفته راست من میرم واسه همیشه …چون من برادر واقعیت نیستم بهت دروغ گفتم فقط قصدم این بود ازت پول بگیرمو برم آلمان ..منو ببخش واسه دروغ هام ….میدونم خیلی نامردی کردم …خداب همرات….
یه قطره اشک از چشام اومد پایین دنیا چقدر ظالمه الان من تو این خونه بزرگ و یه دختر تنها و بدون کسی و حافظمم که بخاطر تصادف ازدستت دادم و فقط با چند کلمه حرف اخر مادرم فهمیدم این ثروتو دارایی و دارمو همه سند هاش به اسمه من کردن و ادرس رو بهم داد
بیخیال خدا بزرگه ولی دنیا خیلی به من ظلم کرد
گوشیمو برداشتم و زنگ زدم به عسل
-الو مشترک مورد نظر درحال ارایش میباشد لطفا بعد از شنیدن….
-کوفت حناق درد حاضر شو بااون ثنا خلو شیط بیایین ویلا حوصلم سر رفته
رمان خیلی خوبی بود ممنون از نویستده اش