? دانلود رمان: شاهد من
? نوشته: زهرا دباشی نویسنده انجمن رمان های عاشقانه
? ژانر: #عاشقانه#اجتماعی
? تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۳۱۰
? خلاصه :
زندگیِ پر پیچ و خم دختری بیست و شش ساله به اسم ترانه که به دلایل خانوادگی عصبی و پرخاشگر و تا حدی افسرده، است. یک مسافرت ساده، یک حال و هوا عوض کردن عادی زندگی ترانه رو به کل تغییر می ده و اونو وارد مسیری میکنه که خیلی اتفاقات جدید وارد زندگیش می شه و …
هنوز هم مثل قبل بود، همان قدر آزار دهنده و منزجر کننده.
از همان خنده هایی که مانند مته در سرم فرو می رفت و برایم حکم مرگ را داشت.
بازدمم را از بینی خارج کردم و در حالی که صدای بلند خنده هایش روحم را مثل تیغ خراش می داد، دسته ی قهوه ای تیره ی قلم موی آغشته به رنگ
زرد را محکم تر روی بوم کشیدم.
برای خالی کردن حرصم بود، برای این بود که حواسم معطوف به خنده و حرف های زجر آورش نشود.
لحظه به لحظه قلم موی بیچاره را محکم تر می کشیدم، اما انگار نه!
اینگونه نمی توانستم. اینطور نمی شد؛ من نمی خواستم بشنوم، صدایی را که برایم تیز و نفرت انگیز بود و عذابم می داد.
دوست داشتم کرمی شدم اما صدای شادی های او را نمی شنیدم.
هوفی کشیدم و محکم پلک هایم را روی یکدیگر فشردم.
کلافه گوشه ی لبم را گزیدم و به گوشی ام که ده درصد بیشتر شارژ نداشت و در حال شارژ شدن بود، لعنت فرستادم.
ظهر، هنگامی که می خواستم بخوابم متوجه ی هشدارش شدم اما آنقدر خسته بودم که نتوانستم از روی تخت برخیزم و آن را شارژ کنم، آن هم خاموش شد.
با شنیدن صدای کوتاه در سرم را بلند کردم.
حرکت دستم بر روی بوم قطع شد و متعجب از آمدن فرد ناشناس پشت در گفتم:
– بله؟