رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
دانلود رمان ، رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز
دانلود رمان ژالین اندروید،pdf،ایفون

? دانلود رمان: ژالین
? نوشته: فاطمه زهرا سعیدی نویسنده انجمن رمان های عاشقانه
? ژانر: #عاشقانه#اجتماعی
? تعداد صفحات کتاب: پی دی اف ۵۰۱

?خلاصه :

رمان در مورد دختری به اسم ژالینه که تُرکِ تبریزه و مادرش رو وقتی هفت سالش بوده از دست
داده و با پدرش که معتاده زندگی میکنه.ژالین روزای سختی رو میگذرونه و تنها کسی که داره
دوستش مهنازه تا اینکه یه حاج آقایی که دوست باباشه میاد خونشون و باعث میشه زندگی
ژالین تغییر کنه….
ژالین مجبور میشه با دوست پدرش به تهران بره و تو خونه ی اون مرد زندگی کنه و اونجا اتفاقات
زیادی براش میفته.با ما و ژالین قصه مون همراه باشید عزیزان.

دانلود رایگان  دانلود رمان بمان ای عشق

❌❌ این رمان اختصاصی سایت رمان های عاشقانه میباشد و کپی برداری از این اثر به هر دلیلی ممنوع میباشد و در صورت مشاهده برابر با قوانین کپی رایت برخورد خواهد شد ❌❌

دانلود رمان ژالین اندروید،pdf،ایفون
[دانلود با لینک مستقیم]
ژانر : عاشقانه
تعداد صفحات : ۵۰۱
نویسنده : فاطمه زهرا سعیدی نویسنده انجمن رمان های عاشقانه

چند ستاره به این رمان میدی ؟؟
تعداد رای : امتیاز کل :
  • اشتراک گذاری
  • 2490 روز پيش
  • علی غلامی
  • 5,020 بازدید
  • ۵ نظر
لینک کوتاه مطلب:
نظرات
  • فاطمه‌زهرا سعیدی
    ۲۶ آبان ۱۳۹۷ | ۱۲:۱۶

    یگانه جان ممنون از وقتی که گذاشتی و نظری که دادی

  • Yeganeh
    ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ | ۱۹:۳۱

    سلام.رمان بدی نبود ولی می‌تونست بهتر از این باشه،خدا قوت ،ایراداتش از نظر من خواننده می‌تونه اینها باشه تا در رمانهای بدی موفق تر عمل کنید . ژالین صیغه فرخه چرا بدون فسخ صیغه اش با فرخ و بدون نگه داشتن عده صیغه پاشا شد و چرا بعد اینکه پاشا اعتراف کرد و حتی به خواستگاری مهناز رفت صیغه اش با ژالین باطل نشد،مگه میشه ادمی مثل ناصر به دخترعموی خودش رحم نکنه هرچند تو این دوره زمونه همه چیز امکان داره.چرا این روش رو سر سوگل درنیورد و چرا ژالین دختر ساده و خنگیه که سریع تحت تاثیر حرفه اول خام پاشا میشه و از محبت پیشنهادش رو بدون درنظر گرفتن عواقبش قبول می‌کنه و بعد سکوتش در مورد کارهای ناصر و رفتار متضادش با مهدی و پارسا .تو ظاهر مذهبیه و بعضی اعتقادات رو رعایت میکنه ولی گاهی از رفتارش معلومه که کم آورده و میخواد یه دختر آزاد باشه،حتی میتونست از خواب ناصر تو ماشین گله کنه و جاش رو عوض کنه کسی مثل ژالین که برای تولد فرخ رفت لباس خرید تا لباس فریاد که بهش کادو داده بود رو نپوشه راحت اجازه میده هرکی دلش خواست بزنتش بخصوص پارسا تو تبریز چکاره است که پدر و مادرها نشستن و پارسا ژالین رو میبره تو اتاق و میزنتش ،چرا کسی جلوش رو نمیگیره،یا ناصر اینجا نباید در رو بشکنه یا مهدی عاشق ژالینه ولی اجازه میده پارسا ببرتش تو اتاق و واکنشش در مورد درد پهلوی ژالین هیچه حتی سرخی صورت ژالین رو هم نمیبینه،جالب بود ،ادمی مثل فریاد عاشق فرشته بشه تو یه نگاه و همونجا بدون هیچ شناختی اعتراف کنه، و چرا پاشا و فریاد همزمان عاشق دخترهای۱۷ساله شدن که هنوز دیپلم نگرفتن،ادمهای موفق معمولا با همتراز خودشون ازدواج میکنن مگه اینکه بخوان زنشون زیردستشون باشه .جالب بود پارسا یکسال پای ژالین کما رفته بمونه پسری که معروفه به دخترباز و از وقتی ژالین رو دیده رابطه هاش رو قطع کرده ،مگه میشه پسری که عادت کرده و معتاد شده به دختربازی ترک کنه انم به خاطر عشق در یک نگاه حین سیلی خوردن آرامش مردان به همسران باردارشون خیانت می‌کنند چه برسه به پارسا،پدر و مادر مهدی بعد گفتن حقیقت واقعیت رو از زبون خودشون برای مهدی تعریف نکردن ،مهدی چطوری تونست سوگل رو تو خارج قبول کنه چون خاطرات خوبش با سوگل شاید سفر رفت به تبریز باشه و باقی اش در غم و اندوه واقعیت خواهربرادری مهدی و ژالینه و فریاده،یا به کما رفتن ژالین،مگه کسی که بعد یکسال بهوش میاد یکم در مکالمه و یاداوری خاطرات مشکل نداره که ژالین همون موقع حرف زد و خاطره ناصر و دزدیده شدنش یادش اومد و …

    با تمام کاستی ها رمان روان و جذابی بود و ایده جالبی داشت با تمام حدسهایی که میشد زد که چرا فرخ نمی‌خواد ژالین با مهدی ازدواج کنه و مهدی پسر واقعیه فرخه و ولی نمیشد حدس زد فریاد پسر زن دوم فرخه .ممنونم

  • فاطمه زهرا سعیدی
    ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ | ۰۲:۴۵

    عزیزی ‌که ناشناس اومدی نظرتو درمورد رمانم دادی دستت درد نکنه اما لطفا نظر صحیح بده هیچ وقت دختر داستان منتظر نظر دادن کسی نبود در مورد فرخ که پدرش مجبورش کرد و فقط ژالین پیشنهاد نامزد بودن پاشا رو قبول کرد همین،شما بهتر بود تا آخر رمان رو میخوندی و بعد نظر میدادی.با تشکر فاطمه زهرا سعیدی

  • ناشناس
    ۱۹ شهریور ۱۳۹۶ | ۱۵:۵۹

    تا آخرش رو نخوندم چون دختره انگار اومده تا با هر کس آشنا شد تو همون روز بهش پیشنهاد نامزد یا جایگزین عشق بودن ، رو بدن . اونم بی برو برگرد قبول کنه بعدش حتما انتظار داره پارسا بره باهاش ازدواج کنه
    دست نویسنده درد نکنه ولی یه کم تلاش و دقت و خلاقیت بیشتر میخواد واسه رمان هاش
    موفق باشید

  • Advina
    ۱۵ تیر ۱۳۹۶ | ۰۰:۴۵

    عالی با موضوعی متفاوت

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه
بزرگترین سایت دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنز در خدمت شما عزیزان می باشد . امیدواریم بهترین لحظات رو در کنار هم تجربه کنیم
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
  • R.Sسلام وارد کانال ایتاشون بشید و ازشون خریداری کنید...
  • ستایشنميدونم چقدردیگه بایدقسمتون بدم تااین رمان رورایگان بزارید...
  • امیرعالی خوشم آمد...
  • چجوری بخونمشون؟...
  • زهرا زارع مقدمدر دل دارم سخن می اورم ان را بر زبان اما سخن کجا و خط زیبای رمان کجا ؟ ☆ واقعا ر...
  • گودزیلای همسایه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانکده | دانلود رمان بروزترین مرجع رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.