یلدا دخترى سرکش
که با عمه اش زندگى میکند ،
طى حادثه اى باز داشت میشود
و اتهام سنگینى در پرونده اش رقم میخورد
ناجى او به طور معجزه آسایى
وارد زندگى اش میشود و پرده از وقایع اصلى گذشته این دختر برداشته میشود،
معین نامدار ! مردى از جنس خشم و تعصب ، با روح و زندگى اش در مى آمیزد
و روایتى نو رقم میخورد…
قسمت از رمان :
یلدا دخترى سرکش
که با عمه اش زندگى میکند ،
طى حادثه اى باز داشت میشود
و اتهام سنگینى در پرونده اش رقم میخورد
ناجى او به طور معجزه آسایى
وارد زندگى اش میشود و پرده از وقایع اصلى گذشته این دختر برداشته میشود،
معین نامدار ! مردى از جنس خشم و تعصب ، با روح و زندگى اش در مى آمیزد
و روایتى نو رقم میخورد…
اخر رمان این مرد امشب میمیرد زندگی یلدا چگونه میشود
من رمان های زیادی خوندم ولی این رمان عالی هر چقدر میخونم بازم برام تکراری نمیشه
رومانش حرف نداره دم یلدا گرم خخخ ولی دانلود نمیشه اخرش
این رمان مثل رمان اسطوره ، عابر بی سایه و همینطور با سقوط دست های ما فوق العاده و بی نظیر بود
امیدوارم کار های بیشتری ازتون ببینم
سلام رمانتون خیلی خیلی قشنگ بود کاشکی همچین مردای بودن که مرد باشن مثل معین. وقتی رمانتون رو خوندم تا چند روز افسرده شدم فکر می کردم توی دنیای خشمگینی زندگی می کنم. من بیش از ۷۰۰ رمان خوندم ولی من عاشق این رمان شدم. بد جور منو تحت تاثیر قرار دادن امیدوارم داستان بعدی که می نویسید مثل این داستان عالی باشه
انصافا همچین مردایی هست؟! ایکاش یکم رنگ واقعیت داشتن همه رمان ها که نباید طرف تاجر و ایکلی باشه،ایکاش میشد یکی زندگی منو بنویسه هم طنزه هم حماقت هم غصه،والا بخدا